بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Flake به فارسی با مثالهای کاربردی
flake “پوسته” :پوسته شدن یک چیز سبک و مسطح است که به طور طبیعی یا مصنوعی تولید می شود. پولک ها به اشکال مختلف می آیند.
- A cornflake is made from corn and is usually eaten for breakfast.
- I had a bowl of cornflakes for breakfast this morning.
- When snow falls during cold weather, the snow is in the form of a snowflake.
- When old paint peels off of the side of a building, it’s in in the form of a flake. The paint on this building is flaking off.
- When the word “flaky” is used as an adjective, this description can be good or bad.
- A cake can be flaky. A flaky cake is not too dense or hard. Instead, it’s light and airy. This is a good thing.
- کورن فلیک از ذرت تهیه می شود و معمولاً برای صبحانه مصرف می شود.
- امروز صبح برای صبحانه یک کاسه کورن فلکس خوردم.
- وقتی در هوای سرد برف می بارد، برف به شکل دانه های برف است.
- هنگامی که رنگ قدیمی از کناره ساختمان جدا می شود، به شکل یک پوسته در می آید. رنگ روی این ساختمان پوسته پوسته می شود.
- هنگامی که کلمه “فلکه” به عنوان صفت استفاده می شود، این توصیف می تواند خوب یا بد باشد.
- یک کیک می تواند پوسته پوسته شود. یک کیک پوسته پوسته خیلی غلیظ یا سفت نیست. در عوض، سبک و مطبوع است. این چیز خوبی است.
یک فرد می تواند flaky شود، اما این یک تعریف نیست. فرد flaky فردی است که رفتارش غیرعادی است، و همچنین ممکن است آن فرد به اهداف خاصی تعهد نداشته باشد یا تعهدات را فراموش کند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.