Meaning and usage of flunk word
What is definition, meaning and usage of word flunk

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Flunk به فارسی با مثالهای کاربردی

To flunk شکست یا عدم انجام آن طور که انتظار می رود است. این اصطلاحی است که برای عملکرد در مدرسه در بین دانش‌آموزان استفاده می‌شود، اما می‌توان آن را برای موقعیت‌های خارج از آموزش نیز به کار برد.

  1. I flunked my test.
  2. Gabriel is afraid he’s going to flunk his final exam.
  3. Diane flunked out of med school.
  4. If you don’t want to flunk out of school, you have to study.
  5. Yussuf is flunking his math class.
  6. Ms. Roberts has a reputation for flunking her students. (A student flunks the test; the teacher flunks the student.)
  7. What are you going to do if you flunk your driving test?
  8. The president of the company is flunking his responsibilities.
  1. تستم رو ول کردم
  2. گابریل می ترسد که امتحان نهایی خود را رد کند.
  3. دایان از مدرسه پزشکی فرار کرد.
  4. اگر نمی خواهید از مدرسه فرار کنید، باید مطالعه کنید.
  5. یوسف دارد کلاس ریاضی خود را می گذراند.
  6. خانم رابرتز به این شهرت دارد که دانش‌آموزانش را زیر پا گذاشته است. (یک دانش آموز امتحان را ول می کند، معلم دانش آموز را پرتاب می کند.)
  7. اگر امتحان رانندگی تان را رد کنید چه کار می کنید؟
  8. رئیس شرکت در حال انجام مسئولیت های خود است.

 

به عنوان یک صفت، کلمه flunkey برای شخصی استفاده می شود که کار کثیف رئیس یا مافوق را انجام می دهد.

  1. The President seems to remain above the law while his flunkies go to jail.
  2. The orders to ship the stolen merchandise were carried out by flunkies to the boss.
  3. Steven is tired of being a flunky to his boss.
  1. به نظر می‌رسد که رئیس‌جمهور فراتر از قانون باقی می‌ماند، در حالی که افراد نابخردانش به زندان می‌روند.
  2. دستورات ارسال کالای دزدیده شده توسط افراد بالنده به رئیس انجام می شد.
  3. استیون از اینکه در برابر رئیسش بداخلاق باشد خسته شده است.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b