Meaning and usage of frigid word
What is definition, meaning and usage of word frigid

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Frigid به فارسی با مثالهای کاربردی

هنگامی که هوای بیرون بسیار بسیار سرد می شود، اغلب می شنوید که مردم از صفت frigid “سرد” برای توصیف دما استفاده می کنند:

  1. The air outside is frigid.
  2. Frigid air moved in from the Arctic.
  3. Frigid temperatures forced the cancellation of school today.
  4. A frigid mass of cold air brought temperatures down below zero.
  1. هوای بیرون سرد است.
  2. هوای سرد از قطب شمال وارد شد.
  3. هوای سرد امروز مدارس را لغو کرد.
  4. توده منجمد هوای سرد دما را به زیر صفر رساند.

 

این کلمه همچنین ممکن است برای توصیف روابط بین افراد استفاده شود.

  1. Their relationship became frigid and ultimately resulted in a divorce.
  2. Bob complains that his wife is frigid. She has no interest in him.
  3. Many patients at the hospital describe Dr. Benson’s bedside manner as frigid. He seems indifferent* to the people he treats.
  1. رابطه آنها سرد شد و در نهایت منجر به طلاق شد.
  2. باب شکایت می کند که همسرش سرد است. او هیچ علاقه ای به او ندارد.
  3. بسیاری از بیماران در بیمارستان رفتار دکتر بنسون در کنار تخت را سرد توصیف می کنند. او نسبت به افرادی که با آنها رفتار می کند بی تفاوت به نظر می رسد.

*بی تفاوت: بی توجه علاقه مند نیست

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.