Meaning and usage of girl word
What is definition, meaning and usage of word girl

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Girl به فارسی با مثالهای کاربردی

به فرزند دختر girl گفته می شود.

  1. Quentin and Taylor are the proud parents of a baby girl.
  2. The people who live across the street have two girls.
  3. There’s a girl in my son’s third-grade class who knows how to play the violin.
  4. That’s a girl’s bike. (singular possessive)
  5. Those are girls’ clothes. (plural possessive)
  1. کوئنتین و تیلور والدین مغرور یک نوزاد دختر هستند.
  2. مردمی که آن طرف خیابان زندگی می کنند دو دختر دارند.
  3. دختری در کلاس سوم پسرم هست که ویولن زدن را بلد است.
  4. این دوچرخه دخترانه است (مفرد ملکی)
  5. اون لباسای دخترونه (جمع ملکی)

 

برای توصیف یک زن می توان از کلمه “girl” استفاده کرد.

  1. The girls in the office threw a baby shower for one of their coworkers who is expecting a baby.
  2. Girls who live in California around Los Angeles are well known for their beauty.
  3. Ralph hired a new girl to work as his receptionist. (Note: Be careful when using “girl” to describe a woman. Some women are offended by this.)
  1. دختران در دفتر برای یکی از همکارانشان که در انتظار بچه دار شدن بود، دوش نوزاد انداختند.
  2. دخترانی که در کالیفرنیا در اطراف لس آنجلس زندگی می کنند به دلیل زیبایی خود شناخته شده اند.
  3. رالف دختر جدیدی را استخدام کرد تا به عنوان مسئول پذیرش او کار کند. (توجه: هنگام استفاده از “girl” برای توصیف یک زن مراقب باشید. برخی از زنان از این موضوع آزرده خاطر می شوند.)

 

کلمه girlfriend “دوست دختر” هم برای روابط عاشقانه و هم برای دوستی استفاده می شود. (این همیشه برای کلمه boyfriend “دوست پسر” صادق نیست.

  1. Gloria and her girlfriends are planning to visit some nightclubs when they go to Rio. (friendship)
  2. Bob’s girlfriend is graduating from college. (romantic relationship)
  3. I had several girlfriends before I got married. (romantic)
  1. گلوریا و دوست دخترش قصد دارند وقتی به ریو می روند از چند کلوپ شبانه دیدن کنند. (دوستی)
  2. دوست دختر باب در حال فارغ التحصیلی از کالج است. (رابطه عاشقانه)
  3. من قبل از ازدواج چند دوست دختر داشتم. (عاشقانه)

 

کلمه “girl” اغلب برای سگ ماده استفاده می شود.

  1. Phil bought a new dog. She’s a good girl. (talking about the dog)
  2. What a good girl, you are! (speaking to the dog)
  3. Good girl! (speaking to the dog)
  1. فیل یک سگ جدید خرید. او دختر خوبی است (در مورد سگ صحبت می کنم)
  2. چه دختر خوبی، تو! (در حال صحبت با سگ)
  3. دختر خوب! (در حال صحبت با سگ)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.