Meaning and usage of glance word
What is definition, meaning and usage of word glance

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Glance به فارسی با مثالهای کاربردی

To glance at something این است که سریع به آن نگاه کنیم.

  1. Gloria glanced at the headlines on the front page of the newspaper, but she didn’t read the stories.
  2. The boy on the beach secretly glanced at the girls on the beach under the cover of dark sunglasses.
  3. Maria and Tom exchanged glances as they sat across from each other in the classroom. (This means that they probably like each other in romantic fashion.)
  4. You can take a very quick glance at the sun, but don’t stare at it. It will burn your eyes!
  5. I caught a glance of myself as I passed by the store window. (I saw a reflection of myself in the glass. This sentence uses “glance” as a noun.)
  6. Do you mind if I steal a glance at that? (This is an expression. To steal a glance is to look at something very quickly.)
  7. I need to take a glance at your computer to see what the problem is.
  1. گلوریا نگاهی به تیترهای صفحه اول روزنامه انداخت، اما داستان ها را نخواند.
  2. پسر ساحلی زیر پوشش عینک آفتابی تیره، مخفیانه به دختران ساحل نگاه کرد.
  3. ماریا و تام در حالی که روبروی هم در کلاس نشسته بودند، نگاه هایی رد و بدل کردند. (این بدان معنی است که آنها احتمالاً یکدیگر را در مد عاشقانه دوست دارند.)
  4. می توانید یک نگاه سریع به خورشید بیندازید، اما به آن خیره نشوید. چشم هایت را می سوزاند!
  5. وقتی از کنار ویترین مغازه رد شدم نگاهی به خودم انداختم. (من بازتابی از خودم در شیشه دیدم. این جمله از “glance” به عنوان اسم استفاده می کند.)
  6. آیا اشکالی ندارد که من یک نگاه به آن بدزدم؟ (این یک عبارت است. To steal a glance به معنای نگاه کردن سریع به چیزی است.)
  7. باید یه نگاهی به کامپیوترت بیندازم تا ببینم مشکل از کجاست.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.