Meaning and usage of glitch word
What is definition, meaning and usage of word glitch

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Glitch به فارسی با مثالهای کاربردی

glitch یک مشکل کوچک است که ممکن است مشکلات بزرگتری ایجاد کند. اشکالات در سیستم های کامپیوتری، وب سایت ها، سیستم های الکترونیکی و مکانیکی، برنامه ها، برنامه ها و مذاکرات یافت می شود.

  1. A computer glitch caused a problem with her online order.
  2. A temporary glitch in their plans caused a delay.
  3. People were prevented from signing up for health insurance due to a few glitches in the website.
  4. A sudden glitch in the negotiations between the two countries brought their discussions to a halt.
  5. A glitch in the flight schedule disrupted air travel for a few hours.
  6. There’s a glitch in the system.
  7. This is just a glitch. It won’t take long to fix.
  1. یک نقص کامپیوتری باعث ایجاد مشکل در سفارش آنلاین او شد.
  2. یک نقص موقت در برنامه های آنها باعث تاخیر شد.
  3. به دلیل چند نقص در وب سایت، از ثبت نام افراد برای بیمه درمانی جلوگیری شد.
  4. یک ایراد ناگهانی در مذاکرات دو کشور باعث توقف مذاکرات آنها شد.
  5. یک نقص در برنامه پرواز، سفرهای هوایی را برای چند ساعت مختل کرد.
  6. یک نقص در سیستم وجود دارد.
  7. این فقط یک نقص است. درست کردنش زیاد طول نمیکشه

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b