Meaning and usage of gold word
What is definition, meaning and usage of word gold

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Gold به فارسی با مثالهای کاربردی

gold “طلا” یک فلز بسیار محبوب و ارزشمند در سراسر جهان است.

  1. Gold is a precious metal. (precious = rare and valuable)
  2. Many people own gold in the form of jewelry.
  3. Gold wedding rings are made with gold, but they are probably not solid gold. (solid gold = 100% gold)
  4. Olympic medals have some gold in them.
  5. The price of gold today is at $1300 per ounce.
  6. Gold was once used as a common form of currency.
  7. Nowadays, gold is less popular as people prefer currency in the form of paper or digital currency. (currency = money)
  8. A gold pocket watch was once a man’s prized possession.
  9. Gold watches are still given as gifts when people retire from their jobs.
  10. A golden retriever is a popular breed of dog.
  11. The fur of a golden retriever looks gold. (The word “golden” is an adjective.)
  12. A goldfish is a popular pet for children.
  13. It’s not very difficult to take care of a goldfish.
  14. A goldfish is often kept in a goldfish bowl.
  1. طلا یک فلز گرانبها است. (precious = کمیاب و ارزشمند)
  2. بسیاری از مردم طلا را به شکل جواهرات دارند.
  3. حلقه های ازدواج طلا با طلا ساخته می شوند، اما احتمالاً طلای جامد نیستند. (solid gold = 100% طلا)
  4. مدال های المپیک مقداری طلا در خود دارند.
  5. قیمت طلا امروز 1300 دلار در هر اونس است.
  6. طلا زمانی به عنوان یک شکل رایج ارز استفاده می شد.
  7. امروزه طلا محبوبیت کمتری دارد زیرا مردم ارز را به شکل کاغذ یا ارز دیجیتال ترجیح می دهند. (currency = پول)
  8. یک ساعت جیبی طلا زمانی دارایی ارزشمند یک مرد بود.
  9. زمانی که افراد از شغل خود بازنشسته می شوند، هنوز ساعت های طلایی به عنوان هدیه داده می شود.
  10. گلدن رتریور یک نژاد محبوب سگ است.
  11. خز گلدن رتریور طلایی به نظر می رسد. (کلمه golden یک صفت است.)
  12. ماهی قرمز یک حیوان خانگی محبوب برای کودکان است.
  13. مراقبت از ماهی قرمز خیلی سخت نیست.
  14. ماهی قرمز اغلب در کاسه ماهی قرمز نگهداری می شود.

 

کلمه gold یا golden در برخی از اسم های مرکب و در برخی از عبارات یافت می شود.

  1. A gold rush is a sudden opportunity to make money.
  2. A gold digger is a person who marries another person solely for access to his or her money.
  3. Your golden years are those years that you spend in your retirement or when you are elderly.
  4. If something is as good as gold, it has a high value.
  5. I have an idea that is as good as gold.
  1. الف عجله طلا فرصتی ناگهانی برای کسب درآمد است.
  2. الف جوینده طلا شخصی است که با شخص دیگری صرفاً برای دسترسی به پول خود ازدواج می کند.
  3. شما سال های طلایی آن سال هایی هستند که در دوران بازنشستگی یا پیری سپری می کنید.
  4. اگر چیزی هست به خوبی طلا، ارزش بالایی دارد.
  5. من ایده ای دارم که به خوبی طلاست.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b