Meaning and usage of gradual word
What is definition, meaning and usage of word gradual

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Gradual به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه gradual “تدریجی” صفتی است که ما برای توصیف چیزی که به آرامی و در طول زمان اتفاق می افتد استفاده می کنیم.

  1. She’s making gradual progress.
  2. His recovery from the accident has been gradual.
  3. The teacher is seeing gradual improvement in his students’ English skills.
  4. A gradual decline in home values upset the housing market in this area.
  5. If the slope on the mountain were more gradual, it would be easier to climb–but it isn’t.
  1. او به تدریج پیشرفت می کند.
  2. بهبودی وی پس از تصادف تدریجی بوده است.
  3. معلم شاهد بهبود تدریجی مهارت های انگلیسی دانش آموزان خود است.
  4. کاهش تدریجی قیمت مسکن، بازار مسکن در این حوزه را به هم ریخت.
  5. اگر شیب کوه تدریجی‌تر بود، صعود آسان‌تر بود، اما اینطور نیست.

 

شکل قید این کلمه gradually “به تدریج” است.

  1. Daily temperatures in the spring gradually increase.
  2. He’s gradually getting better.
  3. Her health is gradually getting worse.
  4. The economy is gradually improving.
  5. Gradually, you’ll learn enough English to communicate with confidence.
  1. دمای روزانه در بهار به تدریج افزایش می یابد.
  2. او به تدریج بهتر می شود.
  3. وضعیت سلامتی او به تدریج بدتر می شود.
  4. اقتصاد به تدریج در حال بهبود است.
  5. به تدریج، به اندازه کافی انگلیسی یاد خواهید گرفت تا با اطمینان ارتباط برقرار کنید.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.