بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Grave به فارسی با مثالهای کاربردی
grave “قبر” جایی است که فرد پس از مرگ در آن دفن می شود.
- There are hundreds or thousands of graves in a cemetery.
- People lay flowers on a grave in memory of the person who is lying there.
- The marker for a grave a called a headstone or a tombstone.
- A person who digs a grave is a grave digger.
- One of my students, Antonia, visits her mother’s grave regularly.
- A person is laid to rest in a grave.
- در یک گورستان صدها یا هزاران قبر وجود دارد.
- مردم به یاد فردی که در آنجا دراز کشیده است، روی قبری گل می گذارند.
- نشانگر قبر را سرسنگ یا سنگ قبر می نامند.
- کسی که قبر می کند قبر است.
- یکی از شاگردان من، آنتونیا، مرتباً بر مزار مادرش سر میزند.
- انسان را در قبر می گذارند.
کلمه “grave” نیز صفتی است که چیزی را توصیف می کند که بسیار جدی است.
- This is a very grave situation.
- The mood of the conversation suddenly became very grave.
- The company made a grave error which resulted in the death of five employees.
- Do they understand the gravity of the situation? (The word “gravity” is a noun. gravity = seriousness)
- این یک وضعیت بسیار وخیم است.
- حال و هوای گفتگو ناگهان بسیار شدید شد.
- این شرکت مرتکب خطای شدیدی شد که منجر به مرگ پنج کارمند شد.
- آیا آنها سنگینی وضعیت را درک می کنند؟ (کلمه gravity یک اسم است. gravity = جدیت)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.