Meaning and usage of grave word
What is definition, meaning and usage of word grave

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Grave به فارسی با مثالهای کاربردی

grave “قبر” جایی است که فرد پس از مرگ در آن دفن می شود.

  1. There are hundreds or thousands of graves in a cemetery.
  2. People lay flowers on a grave in memory of the person who is lying there.
  3. The marker for a grave a called a headstone or a tombstone.
  4. A person who digs a grave is a grave digger.
  5. One of my students, Antonia, visits her mother’s grave regularly.
  6. A person is laid to rest in a grave.
  1. در یک گورستان صدها یا هزاران قبر وجود دارد.
  2. مردم به یاد فردی که در آنجا دراز کشیده است، روی قبری گل می گذارند.
  3. نشانگر قبر را سرسنگ یا سنگ قبر می نامند.
  4. کسی که قبر می کند قبر است.
  5. یکی از شاگردان من، آنتونیا، مرتباً بر مزار مادرش سر می‌زند.
  6. انسان را در قبر می گذارند.

 

کلمه “grave” نیز صفتی است که چیزی را توصیف می کند که بسیار جدی است.

  1. This is a very grave situation.
  2. The mood of the conversation suddenly became very grave.
  3. The company made a grave error which resulted in the death of five employees.
  4. Do they understand the gravity of the situation? (The word “gravity” is a noun. gravity = seriousness)
  1. این یک وضعیت بسیار وخیم است.
  2. حال و هوای گفتگو ناگهان بسیار شدید شد.
  3. این شرکت مرتکب خطای شدیدی شد که منجر به مرگ پنج کارمند شد.
  4. آیا آنها سنگینی وضعیت را درک می کنند؟ (کلمه gravity یک اسم است. gravity = جدیت)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.