Meaning and usage of grin word
What is definition, meaning and usage of word grin

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Grin به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه grin “پوزخند” شبیه کلمه smile “لبخند” است.

  1. Sarah has a big grin (smile) on her face after winning the singing contest. (In this sentence, “grin” is a noun.)
  2. Knowing that he got the job he interviewed for, Mario grinned (smiled) all the way home. (in this sentence, “grin” is a verb.)
  3. People at the state fair had big grins on their faces as they went from one exhibition to another.
  4. The children grinned as they ate their ice cream cones.
  1. سارا بعد از برنده شدن در مسابقه خوانندگی پوزخند بزرگی (لبخند) بر لب دارد. (در این جمله grin یک اسم است.)
  2. ماریو که می‌دانست شغلی را که برای آن مصاحبه کرده بود، پیدا کرده است، تا آخر راه به خانه پوزخند زد (لبخند). (در این جمله، grin یک فعل است.)
  3. مردم در نمایشگاه ایالتی وقتی از نمایشگاهی به نمایشگاه دیگر می رفتند، پوزخندهای بزرگی بر چهره داشتند.
  4. بچه ها در حالی که بستنی هایشان را می خوردند پوزخندی زدند.

 

کاربردهای خاصی برای کلمه “grin” وجود دارد.

  1. What are you grinning about? (Said when a smile irritates another person for whatever reason.)
  2. Wipe that grin off your face! (Stop smiling!)
  3. The man had an evil grin on his face as he watched the two dogs fight. (evil grin = a person smiles while doing something mean or evil.)
  4. The banjo player is picking and grinning. (picking and grinning = playing a stringed instrument such as a banjo or a guitar.)
  5. This is a difficult situation, but we’re just going to have to grin and bear it. (grin and bear it = cope with or manage a problem)
  6. She’s grinning from ear to ear. (She has a big smile on her face.)
  1. برای چی پوزخند میزنی؟ (گفته می شود زمانی که یک لبخند به هر دلیلی شخص دیگری را عصبانی می کند.)
  2. این پوزخند را از روی صورتت پاک کن! (لبخند نزن!)
  3. مرد هنگام تماشای دعوای دو سگ، پوزخندی شیطانی بر لب داشت. ( evil grin = شخص در حال انجام کار بد یا بدی لبخند می زند.)
  4. نوازنده بانجو در حال چیدن و پوزخند است. (picking and grinning = نواختن ساز زهی مانند بانجو یا گیتار.)
  5. این وضعیت دشواری است، اما ما فقط باید پوزخند بزنیم و آن را تحمل کنیم. (grin and bear it  = کنار آمدن یا مدیریت مشکل)
  6. او از گوش به گوشش پوزخند می زند. (لبخند بزرگی بر لب دارد.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b