Meaning and usage of gutter word
What is definition, meaning and usage of word gutter

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Gutter به فارسی با مثالهای کاربردی

gutter “ناودان” چیزی است که در نزدیکی پشت بام ساختمان یا در خیابان قرار دارد. هدف آن انتقال آب به دور از ساختمان یا دور از خیابان است.

ناودان یک خانه آب را به یک سرازیر می فرستد. از آنجا آب از خانه دور می شود.

  1. Every spring and fall, I have to clean the gutters on my house.
  2. My neighbors also have to clean their gutters; otherwise, the gutters become filled with leaves and other debris.
  3. Gutters have been used in some older city streets for hundreds of years.
  4. When we visited Freiburg, we noticed gutters (Bächle) filled with flowing water on many of the streets.
  1. هر بهار و پاییز باید ناودان های خانه ام را تمیز کنم.
  2. همسایگان من نیز باید ناودان های خود را تمیز کنند. در غیر این صورت، ناودان ها پر از برگ و سایر زباله ها می شوند.
  3. صدها سال است که در برخی از خیابان های قدیمی شهر از ناودان ها استفاده می شود.
  4. وقتی از فرایبورگ بازدید کردیم، متوجه ناودان‌های (Bächle) پر از آب جاری در بسیاری از خیابان‌ها شدیم.

 

gutter همچنین در دو طرف یک مسیر در یک سالن بولینگ واقع شده است.

  1. Thomas tried to throw a strike, but his ball landed in the gutter.
  2. He rolled a gutter ball.
  3. In order to avoid the gutter, roll the ball straight down the middle of the lane.
  1. توماس سعی کرد ضربه ای بزند، اما توپش در ناودان قرار گرفت.
  2. او یک توپ ناودانی را غلت داد.
  3. به منظور اجتناب از ناودان، توپ را مستقیماً در وسط خط بغلتانید.

 

ما همچنین از کلمه “gutter” برای توصیف زبان درشت و رفتار بد استفاده می کنیم

  1. Victor refused to get in the gutter with the other kids who vandalized a park playground.
  2. Isabel is well versed in the gutter language she heard as a child growing up in a tough neighborhood.
  3. That kid’s mind is always in the gutter.
  4. Get your head out of the gutter. (This is kind of an expression. It means that a person has impure thoughts.)
  1. ویکتور از رفتن به ناودان با بچه های دیگری که یک زمین بازی پارک را خراب کردند، خودداری کرد.
  2. ایزابل به زبان ناودانی که در کودکی در محله‌ای سخت بزرگ می‌شد به خوبی می‌شنید.
  3. ذهن آن بچه همیشه در ناودان است.
  4. سرت را از ناودان بیرون بیاور. (این یک تعبیر است. یعنی انسان افکار ناپاک دارد.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.