Meaning and usage of harsh word
What is definition, meaning and usage of word harsh

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Harsh به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “harsh” صفتی است که به معنای خشن یا دشوار است.

  1. Winter brings harsh weather to the Midwest.
  2. The cold, harsh air stings your fingers.
  3. Harsh driving conditions during the snowstorm kept many people off of the roads.
  4. The teacher had some harsh words for the misbehaving students.
  5. Afterwards, she felt bad about the harsh comments she had made.
  6. Some alcoholic drinks such as whiskey have kind of a harsh taste.
  7. Some fluorescent lamps throw off a harsh, bright light.
  8. The two-year prison sentence given to the teenager who was stealing cars seemed harsh. (sentence = punishment with time spent in prison)
  1. زمستان آب و هوای سختی را برای غرب میانه به ارمغان می آورد.
  2. هوای سرد و خشن انگشتانت را می سوزاند.
  3. شرایط سخت رانندگی در طول طوفان برف بسیاری از مردم را از جاده ها دور کرد.
  4. معلم برای دانش آموزان بداخلاق کلمات تندی داشت.
  5. پس از آن، او از اظهار نظرهای تند خود احساس بدی کرد.
  6. برخی از نوشیدنی های الکلی مانند ویسکی طعمی تند دارند.
  7. برخی از لامپ های فلورسنت نور شدید و روشنی را از بین می برند.
  8. حکم دو سال حبس برای نوجوان سرقت کننده خودرو سخت به نظر می رسید. (sentence = مجازات با مدت سپری شده در زندان)

 

برای تشکیل یک اسم، “ness” را به آخر “harsh” اضافه کنید.

  1. The harshness of the weather forced the family to move to a warmer place.
  2. Everyone was shocked by the harshness of the punishment.
  1. سختی هوا خانواده را مجبور به نقل مکان به مکان گرم تری کرد.
  2. همه از سختی مجازات شوکه شده بودند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.