بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Heal به فارسی با مثالهای کاربردی
Heal “شفا دادن” : یک شخص زمانی که وضعیت جسمانی او بهبود یابد شفا می یابد. این کلمه شبیه عبارت فعل get better “بهتر شدن” است.
- Your body needs time to heal if you get sick. (Your body needs time to get better.*)
- He’s still healing after a bad accident.
- Bob needs to see a doctor because the sore on his leg still hasn’t healed. (It hasn’t gotten better.)
- Cough drops soothe and heal a sore throat.
- She’s still healing in the wake of a bad breakup. (The word “heal” can be used for emotional or mental recovery from the end of a relationship.)
- How do you heal a broken heart?
- Following the end of the civil war, it took many years for the nation to heal.
- A faith healer is a religious person who can heal people of their illnesses simply by touching their bodies.
- بدن شما به زمان نیاز دارد تا شفا دهد اگر بیمار شوید (بدن شما برای بهتر شدن به زمان نیاز دارد.*)
- او پس از یک تصادف بد هنوز در حال بهبود است.
- باب باید به پزشک مراجعه کند زیرا زخم پای او هنوز بهبود نیافته است. (بهتر نشده است.)
- قطره های سرفه گلودرد را تسکین و التیام می بخشد.
- او هنوز در پی یک جدایی بد در حال بهبود است. (کلمه “heal” را می توان برای بازیابی عاطفی یا ذهنی پس از پایان یک رابطه به کار برد.)
- چگونه قلب شکسته را درمان می کنید؟
- پس از پایان جنگ داخلی، سالها طول کشید تا ملت بهبود یابد.
- شفا دهنده ایمان فردی متدین است که می تواند بیماری های افراد را به سادگی با لمس بدن آنها شفا دهد.
کلمه healing را می توان به عنوان صفت یا اسم به کار برد.
- Some people who bought the healing crystals were fooled into believing the crystals could deliver relief from pain.
- The healing waters at the spa provided relief from arthritis.
- Scientists and doctors are skeptical of faith healing.
- Healing takes time. (In this sentence, “healing” is a gerund.)
- برخی از افرادی که کریستال های شفابخش را خریدند فریب خوردند و باور کردند که کریستال ها می توانند درد را تسکین دهند.
- آب های شفابخش در آبگرم باعث تسکین آرتریت می شود.
- دانشمندان و پزشکان نسبت به شفای ایمان شک دارند.
- بهبودی زمان می برد. (در این جمله healing یک جروند است.)
*توجه: برخی افراد به جای heal از get better استفاده میکنند. اگر استفاده از “get beter” را به جای “heal” انتخاب کنید، این عبارت فعل بدون مفعول استفاده می شود.
- My arm is getting better. (okay)
- The doctor is getting better my arm. (Incorrect!)
- The medicine healed my illness. (okay)
- The medicine got better my illnes. (Incorrect!)
- دستم داره بهتر میشه (خوب)
- دکتر هست بهتر شدن بازوی من (نادرست است!)
- دارو بیماری مرا شفا داد. (خوب)
دارو بهتر شد بیماری های من (نادرست است!)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.