Meaning and usage of hesitate word
What is definition, meaning and usage of word hesitate

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Hesitate به فارسی با مثالهای کاربردی

شخصی که hesitate “تردید می کند” قبل از تصمیم گیری یا اقدامی وقت بیشتری می گیرد.

  1. Harpeet never hesitates when someone offers her chocolate.
  2. Oscar hesitated before entering the office because it looked like the wrong room.
  3. At a stop light, Amy hesitated when the light turned green and saved herself from getting into an accident.
  4. I think you’re hesitating.
  5. Why are you hesitating?
  6. You shouldn’t hesitate in accepting a job offer if you really want it.
  7. If you want to get that new computer on sale, don’t hesitate. The sale won’t last long.
  1. هارپیت هرگز وقتی کسی به او شکلات می دهد تردید نمی کند.
  2. اسکار قبل از ورود به دفتر تردید داشت زیرا اتاق اشتباهی به نظر می رسید.
  3. وقتی چراغ سبز شد، امی در یک چراغ توقف، تردید کرد و خود را از تصادف نجات داد.
  4. فکر کنم مردد هستی
  5. چرا مردد؟
  6. اگر واقعاً می خواهید، نباید در پذیرش یک پیشنهاد شغلی تردید کنید.
  7. اگر می‌خواهید آن رایانه جدید را به فروش برسانید، دریغ نکنید. فروش زیاد دوام نخواهد آورد

 

لغات hesitation و hesitancy اسم هستند:

  1. Tom showed no hesitation when it came to accepting the offer of a job.
  2. I sense a little hesitancy. Are you sure you want to do this?
  3. There was a note of hesitancy in the young man’s voice when he said he wanted to marry his girlfriend.
  4. After approval from the city, construction of the building was begun without hesitation.
  1. وقتی نوبت به پذیرش پیشنهاد شغلی رسید، تام هیچ تردیدی نشان نداد.
  2. کمی تردید احساس می کنم. آیا مطمئن هستید که می خواهید این کار را انجام دهید؟
  3. وقتی مرد جوان گفت می خواهد با دوست دخترش ازدواج کند، یک نت تردید در صدای مرد جوان بود.
  4. پس از تایید شهر، ساخت و ساز ساختمان بدون تردید آغاز شد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b