Meaning and usage of hook word
What is definition, meaning and usage of word hook

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Hook به فارسی با مثالهای کاربردی

hook “قلاب” چیزی است که چیزی یا شخصی را می گیرد، گیر می اندازد، به آن چنگ می زند، متصل می کند یا می کشد.

شاید رایج ترین نوع قلاب، قلاب ماهی باشد.

  1. A fish hook has a barb at the end of it.
  2. The hole on a hook is attached to a fishing line.
  3. A fish hook is used for catching fish.
  4. Bait, such as a worm or some other small fish, is placed on the hook. A fish tries to eat the bait on the hook.
  5. A fish gets hooked through the mouth when it goes for the bait.
  6. A hook might also be used for grabbing onto something
  7. A worker attached a steel beam to the hook.
  8. In sports, a hook is the direction that a ball takes when it doesn’t go straight.
  9. A golfer with a hook sends the ball to the left.
  10. A boxer tries to hit his opponent with a left or right hook. (left hook = left hand / right hook = right hand)
  11. Musicians who create music try to come up with a hook for popular songs. A hook is a catchy combination of chords or notes.
  12. Messages broadcast on radio and television may contain a hook that catches the attention of the audience.
  13. People hook up with each other for friendship and romance.
  14. Your computer is hooked up to the internet.
  15. A person hooked on drugs has an unhealthy addiction.
  16. If a pirate ever loses his hand during a fight or in a shark attack, his hand is often replaced with a hook. (A real pirate wouldn’t be caught dead with a modern prosthesis.)
  1. قلاب ماهی در انتهای آن یک خار دارد.
  2. سوراخ روی قلاب به یک نخ ماهیگیری متصل است.
  3. برای صید ماهی از قلاب ماهی استفاده می شود.
  4. طعمه هایی مانند کرم یا ماهی های کوچک دیگر روی قلاب قرار می گیرد. ماهی سعی می کند طعمه روی قلاب را بخورد.
  5. وقتی ماهی به دنبال طعمه می رود، از طریق دهان قلاب می شود.
  6. همچنین ممکن است از قلاب برای گرفتن چیزی استفاده شود
  7. کارگری یک تیر فولادی به قلاب وصل کرد.
  8. در ورزش، قلاب جهتی است که توپ وقتی مستقیم نمی رود می گیرد.
  9. یک گلف باز با قلاب توپ را به سمت چپ می فرستد.
  10. یک بوکسور سعی می کند با قلاب چپ یا راست حریف خود را بزند. (قلاب چپ = دست چپ / قلاب راست = دست راست)
  11. نوازندگانی که موسیقی می آفرینند سعی می کنند قلابی برای آهنگ های محبوب بیابند. قلاب ترکیبی جذاب از آکورد یا نت است.
  12. پیام های پخش شده در رادیو و تلویزیون ممکن است حاوی قلابی باشد که توجه مخاطب را به خود جلب کند.
  13. مردم برای دوستی و عشق با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند.
  14. کامپیوتر شما به اینترنت متصل است.
  15. فردی که به مواد مخدر وابسته است، اعتیاد ناسالمی دارد.
  16. اگر دزد دریایی دست خود را در جریان مبارزه یا حمله کوسه از دست بدهد، دست او اغلب با یک قلاب جایگزین می شود. (یک دزد دریایی واقعی با یک پروتز مدرن مرده نمی شود.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.