معنی کلمه Host به فارسی با چند مثال

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Host به فارسی با مثالهای کاربردی

host “میزبان” شخص یا مکانی است که نیازهای افراد یا چیزهای دیگر را تامین می کند. هاست ها انواع مختلفی دارند:

1. The host of a TV show provides entertainment for the audience.
2. The host at a restaurant receives customers and finds them a table. Sometimes, the word “hostess” is used when the host is a woman.
3. The host at a party is the person who arranges for food, comfort, and other forms of hospitality.
4. When you leave a party, make sure that you thank your host.
5. The host for a website is the company that provides space on a server for the website to operate.

1. مجری یک برنامه تلویزیونی برای مخاطب سرگرمی فراهم می کند.
2. میزبان در یک رستوران از مشتریان پذیرایی می کند و برای آنها میزی پیدا می کند. گاهی اوقات زمانی که میزبان زن باشد از کلمه میزبان استفاده می شود.
3. میزبان در یک مهمانی شخصی است که غذا، آسایش و سایر اشکال مهمان نوازی را ترتیب می دهد.
4. وقتی مهمانی را ترک می کنید، مطمئن شوید که از میزبان خود تشکر می کنید.
5. میزبان یک وب سایت شرکتی است که فضایی را بر روی سرور برای فعالیت وب سایت فراهم می کند.

کلمه “host” اغلب به عنوان یک فعل استفاده می شود:

1. Amazon hosts many websites around the world.
2. I’m looking around for a new company to host my website.
3. This year St. Louis will host the Superbowl.
4. The people who live next door to me are hosting a big party this weekend.
5. Have you ever hosted a party?
6. Wink Martindale was the host for a famous game show on television.

1. آمازون میزبان وب سایت های بسیاری در سراسر جهان است.
2. من به دنبال یک شرکت جدید برای میزبانی وب سایت خود هستم.
3. امسال سنت لوئیس میزبان Superbowl خواهد بود.
4. مردمی که همسایه من هستند این آخر هفته میزبان یک مهمانی بزرگ هستند.
5. آیا تا به حال مهمانی برگزار کرده اید؟
6. وینک مارتیندیل مجری یک برنامه بازی معروف در تلویزیون بود.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.