Meaning and usage of inch word
What is definition, meaning and usage of word inch

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Inch به فارسی با مثالهای کاربردی

یک inchاینچ” واحد اندازه گیری معادل 2.53 سانتی متر است. 12 اینچ در پا و 36 اینچ در حیاط وجود دارد. (طول یک یارد شبیه به یک متر است.)

  1. Gloria baked some bread in a nine-inch pan.
  2. The viewing area on a large cell phone is about five inches by three inches.
  3. The young man competing in the high jump missed the school record by just an inch.
  4. There were several inches of water in the basement following the heavy rain.
  1. گلوریا مقداری نان در تابه ای نه اینچی پخت.
  2. منطقه دید در یک تلفن همراه بزرگ حدود پنج اینچ در سه اینچ است.
  3. مرد جوانی که در پرش ارتفاع شرکت می کرد رکورد مدرسه را تنها یک اینچ از دست داد.
  4. در پی بارش شدید باران چندین اینچ آب در زیرزمین وجود داشت.

 

همچنین می توانید از کلمه “inch” به عنوان فعل برای توصیف حرکت آهسته استفاده کنید.

  1. The kids are inching towards the door, eager to get outside and play.
  2. Traffic inched through the construction zone.
  3. There’s a turtle inching towards the water.
  4. Hikers inched along a narrow path around the mountain.
  1. بچه‌ها به سمت در می‌آیند، مشتاقند بیرون بروند و بازی کنند.
  2. ترافیک از طریق منطقه ساخت و ساز.
  3. یک لاک پشت به سمت آب می رود.
  4. کوهنوردان در مسیری باریک در اطراف کوه قدم زدند.

 

کلمه “inch” اغلب در عباراتی که مقادیر کم را توصیف می کند شنیده می شود:

  1. Inch by inch, she’s making progress.
  2. Don’t move an inch! There’s a bee on your head.
  3. If you give an inch, they’ll take a mile. (People will take advantage of your decision to compromise.)
  4. Don’t give up an inch. (Don’t compromise or allow someone to take something from you.)
  5. We’re just inches away from getting the deal done. (We’re almost finished.)
  1. اینچ به اینچ، او در حال پیشرفت است.
  2. یک اینچ تکان نخورید! زنبوری روی سرت هست
  3. اگر یک اینچ بدهید، یک مایل طول خواهند کشید. (مردم از تصمیم شما برای سازش سوء استفاده خواهند کرد.)
  4. یک اینچ را رها نکنید (سازش نکنید و اجازه ندهید کسی چیزی را از شما بگیرد.)
  5. ما فقط چند سانتی متر با انجام معامله فاصله داریم. (تقریبا تمام شدیم.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b