Meaning and usage of left word
What is definition, meaning and usage of word left

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Left به فارسی با مثالهای کاربردی

واژه left در انگلیسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد.

left برعکس right است

  1. Make a left turn at the intersection.
  2. Bob uses his left hand for almost everything. He’s left-handed.
  3. Your heart is located on the left side of your body.
  4. The big toe on my left foot hurts today.
  5. Sam is a lefty. (A person who uses his or her left hand is sometimes called a lefty.)
  1. در تقاطع به چپ بپیچید.
  2. باب تقریباً برای همه چیز از دست چپ خود استفاده می کند. او چپ دست است
  3. قلب شما در سمت چپ بدن شما قرار دارد.
  4. امروز انگشت شست پای چپم درد می کند.
  5. سام چپ است. (کسی که از دست چپ خود استفاده می کند گاهی اوقات a lefty نامیده می شود.)

 

کلمه “left” نیز زمان گذشته فعل “leave” است.

ساده گذشته فعل ماضی
leave

ترک کردن

left

ترک کرد

left

ترک کرده

  1. Lisa left class early today.
  2. The plane left an hour ago.
  3. The businessman left a small tip for the waitress.
  4. You left your coat at the movie theater. (You forgot to take it with you when the movie was over.)
  1. لیزا امروز زود کلاس را ترک کرد.
  2. هواپیما یک ساعت پیش حرکت کرد.
  3. تاجر انعام کوچکی برای پیشخدمت گذاشت.
  4. کتت را در سینما جا گذاشتی. (وقتی فیلم تمام شد فراموش کردید آن را با خود ببرید.)

 

گاهی اوقات ما از “left” برای نشان دادن مقدار زمان، پول یا برخی از موادی که پس از استفاده باقی می‌ماند استفاده می‌کنیم:

  1. There’s not much time left to prepare for our trip. (There’s not much time remaining.)
  2. How much milk is left? (How much is remaining?)
  3. She doesn’t have much money left after paying her monthly bills.
  1. زمان زیادی برای آماده شدن برای سفرمان باقی نمانده است. (زمان زیادی باقی نمانده است.)
  2. چقدر شیر باقی مانده است؟ (چقدر باقی مانده است؟)
  3. او پس از پرداخت صورت حساب های ماهانه اش، پول زیادی ندارد.

 

گاهی اوقات کلمه “left” به جنبش های سیاسی اشاره دارد. به عنوان مثال، سوسیالیسم و ​​کمونیسم در سمت چپ در نظر گرفته می شوند; سرمایه داری و فاشیسم را در سمت راست می دانند.

  1. The far left-wing of the Democratic Party is in favor of universal health care in the United States.
  2. Fidel Castro was the leader of a leftist political movement in Cuba.
  3. People on the left generally favor a more equal distribution of wealth among the general population.
  1. جناح چپ افراطی حزب دموکرات طرفدار مراقبت های بهداشتی همگانی در ایالات متحده است.
  2. فیدل کاسترو رهبر یک جنبش سیاسی چپ در کوبا بود.
  3. افراد چپ عموماً طرفدار توزیع برابرتر ثروت در میان جمعیت عمومی هستند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.