Meaning and usage of match word
What is definition, meaning and usage of word match

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Match به فارسی با مثالهای کاربردی

وقتی همه چیز با هم خوب پیش می‌رود، می‌توان از کلمه match «مطابقت» استفاده کرد. دو یا چند چیز یا افراد به شیوه ای صحیح، منطقی یا مکمل ترکیب می شوند.

  1. They make a very good match.
  2. He didn’t match the correct answers to the questions on the test. (This sentence uses “match” as a verb.)
  1. آنها بازی بسیار خوبی را انجام می دهند.
  2. او پاسخ های صحیح به سوالات آزمون را مطابقت نداشت. (این جمله از “مطابقت” به عنوان فعل استفاده می کند.)

 

وقتی چیزها با هم تطبیق داده می شوند، به گونه ای کنار هم قرار می گیرند که ظاهر، صدا، احساس یا طعم خوبی با هم داشته باشند:

  1. Orange and brown are colors that match.
  2. Pink and green are colors that don’t match.
  3. It’s important to match music to the event for which it’s performed.
  4. A waiter in a restaurant will help you match a wine to the food that you order.
  1. نارنجی و قهوه ای رنگ هایی هستند که مطابقت دارند.
  2. صورتی و سبز رنگ هایی هستند که همخوانی ندارند.
  3. تطبیق موسیقی با رویدادی که برای آن اجرا شده است مهم است.
  4. یک پیشخدمت در یک رستوران به شما کمک می کند یک شراب را با غذایی که سفارش می دهید مطابقت دهید.

 

این کلمه اغلب در تجارت هنگام صحبت در مورد مقدار پول استفاده می شود:

  1. A married couple made an offer on a house that matched the seller’s asking price.
  2. Someone else matched their offer and agreed on a few other things in order to close the deal.
  1. یک زوج متاهل پیشنهادی برای خانه ای ارائه کردند که با قیمت درخواستی فروشنده مطابقت داشت.
  2. شخص دیگری با پیشنهاد آنها مطابقت داشت و برای بستن معامله با چند چیز دیگر موافقت کرد.

 

راه دیگری برای استفاده از کلمه match در توصیف یک مسابقه است:

  1. These two fighters will face each other in a boxing match.
  2. They’re evenly matched. Their boxing skills are comparable.
  1. این دو مبارز در مسابقه بوکس به مصاف یکدیگر خواهند رفت.
  2. آنها به طور مساوی مطابقت دارند. مهارت های بوکس آنها قابل مقایسه است.

 

matches همچنین مواردی هستند که از آنها برای ایجاد آتش استفاده می کنید.

  1. This is a box of matches.
  2. He lit a match from the box.
  1. این یک جعبه کبریت است.
  2. از جعبه کبریت روشن کرد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b