بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Meal به فارسی با مثالهای کاربردی
meal “غذا” واژه دیگری برای غذایی است که مردم برای صبحانه، ناهار یا شام می خورند.
- The family sat down at their dinner table and enjoyed a meal of fish, rice, and vegetables.
- The meal that Olga made for dinner night was quite good.
- A coupon for that restaurant promises two meals for the price of one.
- A breakfast consisting of eggs, hash browns, and toast can be a satisfying meal.
- For some people around the world, lunch is the biggest and most important meal of the day.
- Bread and water isn’t much of a meal.
- We have to put our dog outside during mealtime; otherwise, she begs for food.
- Free meals are provided to the homeless on Thanksgiving.
- خانواده سر میز شام خود نشستند و از خوردن ماهی، برنج و سبزیجات لذت بردند.
- غذایی که اولگا برای شام درست کرد بسیار خوب بود.
- یک کوپن برای آن رستوران وعده دو وعده غذا را به قیمت یک وعده می دهد.
- صبحانه ای متشکل از تخم مرغ، هاش براون و نان تست می تواند یک وعده غذایی رضایت بخش باشد.
- برای برخی از مردم در سراسر جهان، ناهار بزرگترین و مهم ترین وعده غذایی روز است.
- نان و آب غذای زیادی نیست.
- ما باید سگمان را در زمان صرف غذا بیرون بگذاریم. در غیر این صورت، او برای غذا گدایی می کند.
- در روز شکرگزاری وعده های غذایی رایگان برای بی خانمان ها ارائه می شود.
هنگامی که غلات کامل خرد شده و برای پخت و پز یا برای صبحانه استفاده می شود، می توانید از کلمه “meal” استفاده کنید:
- Bob likes to eat oatmeal in the morning.
- Zelda uses cornmeal as a coating for fried fish.
- باب دوست دارد صبح ها بلغور جو دوسر بخورد.
- زلدا از آرد ذرت به عنوان پوشش ماهی سرخ شده استفاده می کند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.