معنی کلمه Military به فارسی با چند مثال

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Military به فارسی با مثالهای کاربردی

هنگام صحبت در مورد گروهی از افراد که به منظور حمله یا دفاع از سایر کشورها یا گروه ها سازماندهی شده اند، از کلمه military “نظامی” استفاده کنید.

1. In the United States, men and women may serve in the military.
2. The military helps defend the nation.
3. There are U.S. military personnel serving in countries around the world. (personnel = people)
4. People who join the military can expect to receive training that might be valuable in finding a job later outside of the military.
5. In some situations, a military response is ordered when diplomacy fails.
6. Bob saw military action when he served in Afghanistan.
7. Jessica was involved in military action when she served in Iraq.

1. در ایالات متحده، مردان و زنان ممکن است در ارتش خدمت کنند.
2. ارتش به دفاع از کشور کمک می کند.
3. پرسنل نظامی ایالات متحده در کشورهای سراسر جهان خدمت می کنند. ( personnel = افراد )
4. افرادی که به ارتش می‌پیوندند می‌توانند انتظار داشته باشند که آموزش‌هایی ببینند که ممکن است برای یافتن شغل بعداً خارج از ارتش ارزشمند باشد.
5. در برخی شرایط زمانی که دیپلماسی شکست بخورد، دستور پاسخ نظامی داده می شود.
6. باب زمانی که در افغانستان خدمت می کرد شاهد اقدام نظامی بود.
7. جسیکا زمانی که در عراق خدمت می کرد در عملیات نظامی شرکت داشت.

کلمه militarily “نظامی” یک قید است.

1. The United States is militarily stronger than any other country in the world.
2. Other countries are much weaker militarily.

1. ایالات متحده از نظر نظامی قوی تر از هر کشور دیگری در جهان است.
2. کشورهای دیگر از نظر نظامی بسیار ضعیف تر هستند.

کلمه militant “جنگجو” را می توان به عنوان یک اسم یا به عنوان صفت استفاده کرد. در این مورد، militant می‌تواند برای اشاره به شخصی استفاده شود که در مورد موضوعی موضع محکمی اتخاذ می‌کند یا خارج از اختیارات یک کشور عمل می‌کند.

1. Militants seized a warehouse full of ammunition.
2. A militant group formed a few months after the election results were announced.
3. Tammy’s militant position on the issue of abortion is a little unnerving.
4. Joe is very militant when it comes to disciplining his students.

1. ستیزه جویان یک انبار پر از مهمات را تصرف کردند.
2. یک گروه شبه نظامی چند ماه پس از اعلام نتایج انتخابات تشکیل شد.
3. موضع ستیزه جویانه تامی در مورد موضوع سقط جنین کمی نگران کننده است.
4. جو در مورد تنبیه شاگردانش بسیار ستیزه جو است.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

fr-article-ad-3b