Meaning and usage of moist word
What is definition, meaning and usage of word moist

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Moist به فارسی با مثالهای کاربردی

از کلمه moist “مرطوب” برای موقعیت ها و مناطقی که مقدار کمی آب وجود دارد استفاده کنید:

  1. Linda doesn’t want her skin to feel too dry, so she keeps her hands moist with hand lotion.
  2. It rained last night. The ground is still moist.
  3. My forehead feels moist because I’m sweating a little.
  4. This cake isn’t very moist. It’s too dry.
  5. Brian’s car seat is a little moist because he left the window open last night and it rained.
  6. Someone must have just taken a shower because this towel is moist.
  1. لیندا نمی‌خواهد پوستش خیلی خشک شود، بنابراین دست‌هایش را با لوسیون دست مرطوب نگه می‌دارد.
  2. دیشب باران بارید. زمین هنوز مرطوب است.
  3. پیشانی ام مرطوب است زیرا کمی عرق می کنم.
  4. این کیک خیلی مرطوب نیست خیلی خشک است
  5. صندلی ماشین برایان کمی مرطوب است زیرا او دیشب پنجره را باز گذاشت و باران بارید.
  6. یک نفر باید به تازگی دوش گرفته باشد زیرا این حوله مرطوب است.

 

شکل اسمی این کلمه moisture «رطوبت» است.

  1. There’s a lot of moisture in the air this morning. That’s why it’s so foggy.
  2. Too much moisture in your basement might create conditions for mold to form.
  3. Moisture inside an old refrigerator freezer can create ice, and then the freezer needs to be defrosted.
  1. امروز صبح رطوبت زیادی در هوا وجود دارد. برای همین خیلی مه گرفته است.
  2. رطوبت بیش از حد در زیرزمین شما ممکن است شرایطی را برای تشکیل قالب ایجاد کند.
  3. رطوبت داخل یخچال فریزر قدیمی می تواند یخ ایجاد کند و سپس فریزر باید یخ زدایی شود.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.