Meaning and usage of mother word
What is definition, meaning and usage of word mother

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Mother به فارسی با مثالهای کاربردی

mother “مادر” : زنی است که فرزند دارد یا مسئولیت تربیت فرزندان را بر عهده دارد.

  1. Larissa is the mother of four children.
  2. She’s a good mother.
  3. Tanya would like to be a mother someday.
  4. She wants to become a mother.
  5. Several mothers of children on this street are at home during the day.
  6. My mother’s favorite flower was a rose. (The word “mother” in this sentence is singular and possessive.)
  1. لاریسا مادر چهار فرزند است.
  2. او مادر خوبی است
  3. تانیا دوست دارد روزی مادر شود.
  4. او می خواهد مادر شود.
  5. چند مادر بچه در این خیابان در طول روز در خانه هستند.
  6. گل مورد علاقه مادرم گل رز بود. (کلمه mother در این جمله مفرد و ملکی است.)

 

کلمات “mom” و “mommy” جایگزین های رایج برای کلمه “mother” هستند.

  1. Rick’s mom is from Venezuela.
  2. The mom next door has two children.
  3. Larissa is a good mom.
  4. She’s a stay-at-home mom. (She doesn’t have a job outside her home, but she still works by taking care of her kids and her home.)
  5. Tina is looking for her mommy.
  6. Brandon says he has two mommies.
  7. Harold calls his mom “mama.”
  1. مادر ریک اهل ونزوئلا است.
  2. مادر همسایه دو فرزند دارد.
  3. لاریسا مادر خوبی است.
  4. او یک مادر خانه نشین است. (او شغلی خارج از خانه ندارد، اما همچنان با مراقبت از بچه ها و خانه اش کار می کند.)
  5. تینا دنبال مامانش میگرده
  6. براندون می گوید که دو مامان دارد.
  7. هارولد مادرش را “مامان” صدا می کند.

 

مادر مادر شما  grandmotherمادربزرگ” یا grandma. است.

  1. We’re going to my grandmother’s house this weekend.
  2. George loves his grandma’s cooking.
  3. Charlene lives with her grandmother.
  4. My great-grandmother lived until the age of 92. (great-grandmother = mother of your grandmother)
  1. آخر این هفته به خانه مادربزرگم می رویم.
  2. جورج عاشق آشپزی مادربزرگش است.
  3. شارلین با مادربزرگش زندگی می کند.
  4. مادربزرگ من تا 92 سالگی زندگی کرد ( great-grandmother  = مادر مادربزرگ شما )

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.