بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Mother به فارسی با مثالهای کاربردی
mother “مادر” : زنی است که فرزند دارد یا مسئولیت تربیت فرزندان را بر عهده دارد.
- Larissa is the mother of four children.
- She’s a good mother.
- Tanya would like to be a mother someday.
- She wants to become a mother.
- Several mothers of children on this street are at home during the day.
- My mother’s favorite flower was a rose. (The word “mother” in this sentence is singular and possessive.)
- لاریسا مادر چهار فرزند است.
- او مادر خوبی است
- تانیا دوست دارد روزی مادر شود.
- او می خواهد مادر شود.
- چند مادر بچه در این خیابان در طول روز در خانه هستند.
- گل مورد علاقه مادرم گل رز بود. (کلمه mother در این جمله مفرد و ملکی است.)
کلمات “mom” و “mommy” جایگزین های رایج برای کلمه “mother” هستند.
- Rick’s mom is from Venezuela.
- The mom next door has two children.
- Larissa is a good mom.
- She’s a stay-at-home mom. (She doesn’t have a job outside her home, but she still works by taking care of her kids and her home.)
- Tina is looking for her mommy.
- Brandon says he has two mommies.
- Harold calls his mom “mama.”
- مادر ریک اهل ونزوئلا است.
- مادر همسایه دو فرزند دارد.
- لاریسا مادر خوبی است.
- او یک مادر خانه نشین است. (او شغلی خارج از خانه ندارد، اما همچنان با مراقبت از بچه ها و خانه اش کار می کند.)
- تینا دنبال مامانش میگرده
- براندون می گوید که دو مامان دارد.
- هارولد مادرش را “مامان” صدا می کند.
مادر مادر شما grandmother “مادربزرگ” یا grandma. است.
- We’re going to my grandmother’s house this weekend.
- George loves his grandma’s cooking.
- Charlene lives with her grandmother.
- My great-grandmother lived until the age of 92. (great-grandmother = mother of your grandmother)
- آخر این هفته به خانه مادربزرگم می رویم.
- جورج عاشق آشپزی مادربزرگش است.
- شارلین با مادربزرگش زندگی می کند.
- مادربزرگ من تا 92 سالگی زندگی کرد ( great-grandmother = مادر مادربزرگ شما )
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.