Meaning and usage of move word
What is definition, meaning and usage of word move

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Move به فارسی با مثالهای کاربردی

To move تغییر مکان است. این کلمه را می توان برای مسافت های کوتاه یا طولانی به کار برد:

  1. We moved to a new location.
  2. Pedro and Sandra are moving from Texas to Utah.
  3. If Opal can’t find a job soon, she’s going to move.
  4. I have to move a big piece of furniture this weekend.
  5. Can you help me move this?
  6. The stock market moves up and down.
  7. Right now interest rates are starting to move upwards.
  8. Soccer players move the ball up and down the field.
  9. You can easily move from one place to another on a bike.
  10. It’s not easy to move around when flying on an airplane. (move + around = change position or location)
  11. You can move boxes around with a dolly.
  1. ما به یک مکان جدید نقل مکان کردیم.
  2. پدرو و ساندرا از تگزاس به یوتا نقل مکان می کنند.
  3. اگر اوپال نتواند به زودی شغلی پیدا کند، نقل مکان می کند.
  4. این آخر هفته باید یک اثاثیه بزرگ را جابجا کنم.
  5. آیا می توانید به من کمک کنید این را جابجا کنم؟
  6. بازار سهام بالا و پایین می رود.
  7. در حال حاضر نرخ بهره شروع به حرکت رو به بالا کرده است.
  8. بازیکنان فوتبال توپ را در زمین بالا و پایین می برند.
  9. به راحتی می توانید با دوچرخه از مکانی به مکان دیگر حرکت کنید.
  10. حرکت کردن در هنگام پرواز با هواپیما آسان نیست. (move + around= تغییر موقعیت یا مکان)
  11. می توانید جعبه ها را با دالی جابجا کنید.

 

هنگامی که کلمه “move” به عنوان اسم استفاده می شود، فعل “make” اغلب با آن استفاده می شود:

  1. If you make a move to a new location, you might have to use a large truck or a moving van.
  2. A person who plays chess makes a move with a chess piece.
  3. A person who wants to buy a house, makes a move on a house.
  4. If there is anything that you want, you have to make a move on it eventually.
  5. Basketball players shows off their moves on the basketball court.
  6. That was a good move.
  1. اگر به مکان جدیدی حرکت می کنید، ممکن است مجبور شوید از یک کامیون بزرگ یا یک ون در حال حرکت استفاده کنید.
  2. شخصی که شطرنج بازی می کند با مهره شطرنج حرکت می کند.
  3. کسی که می خواهد خانه بخرد، خانه ای را به حرکت در می آورد.
  4. اگر چیزی وجود دارد که می خواهید، در نهایت باید روی آن حرکت کنید.
  5. بسکتبالیست ها حرکات خود را در زمین بسکتبال به نمایش می گذارند.
  6. این حرکت خوبی بود.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.