Meaning and usage of mystery word
What is definition, meaning and usage of word mystery

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Mystery به فارسی با مثالهای کاربردی

mystery “رمز و راز” وضعیتی است که در آن سؤالات زیادی مطرح می شود یا چیزی مخفی است.

  1. Why is he acting that way? It’s a mystery.
  2. With each passing day, the mystery deepened.
  3. Eventually, this mystery will be solved.
  4. A lot of mystery surrounds this group of people.
  5. There’s too much mystery and very few facts for investigators to go on. (to go on = use information)
  1. چرا او اینطور رفتار می کند؟ این یک راز است.
  2. هر روز که می گذشت، این راز عمیق تر می شد.
  3. در نهایت این معما حل خواهد شد.
  4. رازهای زیادی پیرامون این گروه از افراد وجود دارد.
  5. رمز و راز زیادی وجود دارد و حقایق بسیار کمی وجود دارد که محققان نمی توانند به آن ادامه دهند. (to go on = استفاده از اطلاعات)

 

mystery همچنین کتابی معمولاً داستانی است, که در آن رازداری، تعلیق، و – شاید – قتل وجود دارد.

  1. Have you read any good mysteries lately?
  2. Stephen King is a famous writer of mysteries.
  3. It’s hard for some people to put down a good mystery.
  4. A good mystery novel is a real page-turner. (You can’t stop reading it because it’s so interesting.)
  1. آیا اخیراً رازهای خوبی خوانده اید؟
  2. استفن کینگ نویسنده معروف اسرارآمیز است.
  3. برای برخی افراد دشوار است که یک راز خوب را کنار بگذارند.
  4. یک رمان معمایی خوب، یک صفحه ورق واقعی است. (شما نمی توانید از خواندن آن دست بردارید زیرا بسیار جالب است.)

 

کلمه mysterious “مرموز” یک صفت است:

  1. Their behavior is very mysterious.
  2. Some mysterious information just came to light.
  3. A mysterious man walking around our neighborhood was reported to the police.
  4. The witness gave a mysterious answer to the question.
  1. رفتار آنها بسیار مرموز است.
  2. برخی از اطلاعات مرموز به تازگی آشکار شد.
  3. مرد مرموزی که در اطراف محله ما قدم می زد به پلیس گزارش شد.
  4. شاهد پاسخی مرموز به این سوال داد.

 

کلمه mysteriously “به طور مرموز” یک قید است:

  1. Why is she behaving so mysteriously?
  2. The man mysteriously vanished.
  3. These people seemed to appear mysteriously out of nowhere.
  1. چرا او اینقدر مرموز رفتار می کند؟
  2. مرد به طور مرموزی ناپدید شد.
  3. به نظر می رسید این افراد به طرز مرموزی از هیچ جا ظاهر می شوند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b