Meaning and usage of nature word
What is definition, meaning and usage of word nature

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Nature به فارسی با مثالهای کاربردی

چندین روش مختلف برای استفاده از کلمه nature “طبیعت” وجود دارد.

می توان از آن برای توصیف مناطق و موقعیت هایی که انسان کنترل نمی کند استفاده کرد.

  1. Wild forces in nature can be quite destructive.
  2. Most people have an appreciation of nature.
  3. Nature has a way of restoring itself.
  4. The beauty of nature is impossible to duplicate exactly, yet we try.
  1. نیروهای وحشی در طبیعت می توانند کاملاً مخرب باشند.
  2. اکثر مردم طبیعت را درک می کنند.
  3. طبیعت راهی برای بازیابی خود دارد.
  4. زیبایی طبیعت را نمی توان دقیقا تکرار کرد، با این حال ما تلاش می کنیم.

 

کلمه nature “طبیعت” همچنین می تواند برای توصیف شخصیت یک شخص استفاده شود:

  1. It’s not in her nature to get so upset.
  2. He has a very pleasant nature.
  3. It’s in Mary’s nature to be generous.
  1. این در طبیعت او نیست که اینقدر ناراحت شود.
  2. او طبیعت بسیار دلپذیری دارد.
  3. این در ذات مریم است که سخاوتمند باشد.

 

گاهی این کلمه به موقعیت یا دلیلی اشاره دارد:

  1. What is the nature of this visit?
  2. The nature of the police officer’s questions raised the curiosity of people nearby.
  3. There was a sudden snowstorm. Things of this nature don’t happen frequently here.
  4. It’s in the nature of science to reduce things to their simplest forms.
  5. We have to let nature take its course. (Whatever happens will happen and we can’t stop it.)
  1. ماهیت این بازدید چیست؟
  2. ماهیت سؤالات افسر پلیس کنجکاوی افراد نزدیک را برانگیخت.
  3. یک طوفان برف ناگهانی آمد. چیزهایی از این قبیل اغلب در اینجا اتفاق نمی افتد.
  4. این در طبیعت علم است که اشیا را به ساده ترین شکل هایشان تقلیل دهد.
  5. ما باید اجازه دهیم طبیعت مسیر خود را طی کند. (هر اتفاقی بیفتد اتفاق می افتد و ما نمی توانیم جلوی آن را بگیریم.)

 

کلمات “nature” و “natural” صفت هستند:

  1. A nature center is a place where visitors can see plants and animals in their native habitat.
  2. Steve and Linda like to go for nature walks.
  3. They’re nature lovers.
  4. Natural forests are worth preserving.
  5. An angry outburst was the natural result of her frustration.
  6. Rick is a natural when it comes to baseball. (He’s very good at it.)
  7. Sarah prefers a natural look for her hair. (She doesn’t want it to look as if it’s styled.)
  8. Her hair has a natural curl.
  1. مرکز طبیعت مکانی است که بازدیدکنندگان می توانند گیاهان و حیوانات را در زیستگاه بومی خود ببینند.
  2. استیو و لیندا دوست دارند برای طبیعت گردی بروند.
  3. آنها عاشق طبیعت هستند
  4. جنگل های طبیعی ارزش حفظ کردن را دارند.
  5. طغیان خشم نتیجه طبیعی ناامیدی او بود.
  6. وقتی صحبت از بیسبال به میان می آید، ریک یک امر طبیعی است. (او در آن بسیار خوب است.)
  7. سارا ظاهری طبیعی را برای موهایش ترجیح می دهد. (او نمی خواهد طوری به نظر برسد که گویی مدل شده است.)
  8. موهایش فر طبیعی دارد.

 

کلمه naturally “طبیعی” یک قید است.

  1. The color of her skin naturally gets darker whenever she visits her parents in Florida.
  2. Naturally clean water is getting harder to find. Most of what we drink has been treated.
  3. He’s naturally suited for this position. (He fits right it.)
  4. Parents are naturally protective of their children.
  5. We’ve been unnaturally busy at work lately. (The situation is different from what normally happens.)
  6. Our boss is unnaturally pleasant today. Normally, he’s short with everyone. (To be short is to be rude, disrespectful, or mean.)
  1. هر زمان که او در فلوریدا به دیدن والدینش می‌رود، رنگ پوست او به طور طبیعی تیره‌تر می‌شود.
  2. یافتن آب تمیز به طور طبیعی سخت تر می شود. بیشتر آنچه می نوشیم درمان شده است.
  3. او طبیعتاً برای این موقعیت مناسب است. (او مناسب است.)
  4. والدین به طور طبیعی از فرزندان خود محافظت می کنند.
  5. ما اخیراً به طور غیر طبیعی در محل کار مشغول بودیم. (وضعیت با آنچه معمولاً اتفاق می افتد متفاوت است.)

رئیس ما امروز به طور غیر طبیعی خوشایند است. به طور معمول، او با همه بی احترام است. (To be shortبی ادبی، بی احترامی یا بدجنسی است.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.