Meaning and usage of old word
What is definition, meaning and usage of word old

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Old به فارسی با مثالهای کاربردی

هنگام صحبت در مورد سن یک شخص یا یک چیز از کلمه “old” استفاده کنید:

  1. He’s ten years old.
  2. He’s a ten-year-old boy. (Notice the use of hyphens!)
  3. That building is 100 years old.
  4. It’s a hundred-year-old building.
  5. Wendy and Kevin’s baby is just a few weeks old.
  6. At the age of 16, a young person is old enough to drive.
  1. او ده ساله است
  2. او یک پسر ده ساله است. (به استفاده از خط تیره توجه کنید!)
  3. آن ساختمان 100 سال قدمت دارد.
  4. این یک ساختمان صد ساله است.
  5. نوزاد وندی و کوین فقط چند هفته سن دارد.
  6. در سن 16 سالگی، یک جوان به اندازه کافی بزرگ است که بتواند رانندگی کند.

 

کلمه old “قدیمی” نیز به عنوان متضاد  young or newجوان یا جدید” استفاده می شود.

  1. That bread is old. Throw it out.
  2. My car is so old. It’s time to think about buying something to replace it.
  3. Rob is 67, but he doesn’t feel old.
  4. Sara is 18 and too old to play with dolls.
  5. The old man who lives next door is moving to an assisted living facility.
  6. Mathilda feels like an old fogy at work because everyone is twenty years younger than she is. (old fogy = an old person)
  1. آن نان کهنه است. پرتش کن بیرون
  2. ماشینم خیلی قدیمیه وقت آن است که به خرید چیزی برای جایگزینی آن فکر کنید.
  3. راب 67 ساله است، اما احساس پیری نمی کند.
  4. سارا 18 ساله است و برای بازی با عروسک ها خیلی پیر است.
  5. پیرمردی که در همسایگی زندگی می کند به یک مرکز زندگی کمکی نقل مکان می کند.
  6. ماتیلدا در محل کار احساس می کند که یک مه پیر است زیرا همه بیست سال از او کوچکتر هستند. (old fogy = پیرمرد)

 

می توانید از “old” برای توصیف رابطه یا مکان قبلی استفاده کنید.

  1. I went out with some old friends from college last night. (old friends = people whom you have known for a long time, but they might not be “old.”)
  2. Bob got a recommendation from his old boss. (old boss = previous boss)
  3. Ellen is still in love with her old boyfriend. (old boyfriend = previous boyfriend)
  4. This is where our old school was located. Now it’s gone and replaced by an apartment building.
  5. Svetlana and Sergei live in the U.S. but they’ve kept their daily habits as they were in the old country. (old country = the place they come from)
  1. دیشب با چند دوست قدیمی از دانشگاه رفتیم بیرون. (old friends = افرادی که مدت زیادی است که آنها را می شناسید، اما ممکن است “پیر” نباشند.)
  2. باب از رئیس قدیمی خود توصیه ای دریافت کرد. (old boss = رئیس قبلی)
  3. الن هنوز عاشق دوست پسر قدیمی خود است. (old boyfriend = دوست پسر قبلی)
  4. مدرسه قدیمی ما اینجا بود. اکنون از بین رفته و یک ساختمان آپارتمانی جایگزین آن شده است.
  5. سوتلانا و سرگئی در ایالات متحده زندگی می کنند اما عادت های روزانه خود را مانند کشور قدیمی حفظ کرده اند. (old country = محلی که از آن آمده اند)

 

کلمه قدیمی در برخی از عبارات و اصطلاحات عامیانه آمده است:

  1. Out with the old, in with the new. (It’s time for something new.)
  2. This daily commute is getting old. (I’m tired of this.)
  3. Those were the good old days. (a good time in the past)
  4. They’re part of the old boy network. (old boy network = a group of men who are in charge of things)
  5. Jose borrowed a car from his old man. (old man = father)
  6. Alex is taking his old lady out to dinner tonight. (old lady = girlfriend or wife)
  1. بیرون با قدیمی، در با جدید. (زمان برای چیز جدیدی است.)
  2. این رفت و آمد روزانه در حال قدیمی شدن است. (از این کار خسته شدم.)
  3. آن روزهای خوب گذشته بود. (یک زمان خوب در گذشته)
  4. آنها بخشی از شبکه پسر قدیمی هستند. (old boy network = گروهی از مردان که مسئول امور هستند)
  5. خوزه یک ماشین از پیرمردش قرض گرفت. (old man = پدر)
  6. الکس امشب خانم پیرش را برای شام بیرون می برد. (old lady = دوست دختر یا همسر)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.