Meaning and usage of open word
What is definition, meaning and usage of word open

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Open به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه open “باز” ​​را می توان به عنوان صفت یا فعل استفاده کرد:

  1. The door is open. (adjective)
  2. Someone opened the door. (verb)
  1. در باز است. (صفت)
  2. یک نفر در را باز کرد. (فعل)

 

این یک کلمه اساسی در انگلیسی است. با این حال، روش های مختلف و جالب زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. به نمونه های زیر نگاه کنید:

  1. She wants to open her own business and make a lot of money.
  2. I need to open these letters. Do you have a letter opener?
  3. My boss is a very open person. He tells his employees what’s on his mind. Everyone knows what he thinks.
  4. Joe needs to open a savings account at the bank.
  5. They’re having an open house this weekend. (It’s for sale. When it’s open, you can walk in and look around at the house.
  6. She’s an open-minded person. She’s willing to consider different possibilities.
  7. Every morning Maria opens the newspaper and has a cup of coffee as she reads about the day’s events.
  8. Open your book and turn to page 325. (This is a good example of a command.)
  9. Hunting season opens in November.
  1. او می خواهد تجارت خود را باز کند و پول زیادی به دست آورد.
  2. من باید این نامه ها را باز کنم. نامه بازکن دارید؟
  3. رئیس من فردی بسیار باز است. او به کارمندانش می گوید که چه چیزی در ذهنش است. هرکسی میدونه چی فکر میکنه
  4. جو باید یک حساب پس انداز در بانک باز کند.
  5. آنها این آخر هفته یک خانه باز دارند. (برای فروش است. وقتی باز است، می توانید وارد خانه شوید و به اطراف خانه نگاه کنید.
  6. او فردی با ذهن باز است. او مایل است احتمالات مختلف را در نظر بگیرد.
  7. ماریا هر روز صبح روزنامه را باز می‌کند و یک فنجان قهوه می‌نوشد و درباره رویدادهای روز می‌خواند.
  8. کتاب خود را باز کنید و به صفحه 325 بروید. (این یک مثال خوب از یک دستور است.)
  9. فصل شکار در نوامبر باز می شود.

 

برای استفاده از “open” به عنوان اسم، “ing” را اضافه کنید.

  1. There’s an opening in the fence where the rabbits are getting through and coming into the yard. (opening = a hole)
  2. This company has many job openings right now. (opening = an available job)
  3. Bob saw an opening and took advantage of it. (opening = an opportunity)
  1. سوراخی در حصار وجود دارد که خرگوش ها از آنجا عبور می کنند و به داخل حیاط می آیند. (opening = سوراخ)
  2. این شرکت در حال حاضر فرصت های شغلی زیادی دارد. (opening = یک شغل در دسترس)
  3. باب یک روزنه را دید و از آن استفاده کرد. (opening = فرصت)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b