بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Opposite به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه opposite “مخالف” برای توصیف چیزی استفاده می شود که بسیار متفاوت از چیز دیگری است یا در طرف دیگر یک چیز قرار دارد:
در این مثالها، opposite یک صفت است:
- On the opposite side of the room is the door.
- Betty is sitting on one side of the table; Harold is sitting on the opposite side.
- China is on the opposite side of the world from the United States.
- The goalie kicked the ball to the opposite side of the field.
- What’s the opposite meaning for the word “interesting.”
- در طرف مقابل اتاق در است.
- بتی یک طرف میز نشسته است. هارولد در طرف مقابل نشسته است.
- چین در طرف مقابل جهان با ایالات متحده قرار دارد.
- دروازه بان توپ را به سمت مخالف زمین زد.
- معنی مخالف کلمه “جالب” چیست؟
کلمه “opposite” نیز یک اسم است:
- The opposite of safe is dangerous.
- The opposite of old is young.
- The opposite of easy is difficult.
- These words are opposites.
- Ali and Sophia are opposites. He’s not at all a religious person, but she is.
- They say that opposites attract. (A person may find another person who is very different to be attractive.)
- برعکس امن است خطرناک.
- برعکس قدیمی است جوان.
- برعکس آسان است دشوار است.
- این کلمات متضاد هستند.
- علی و سوفیا متضاد هستند. او اصلاً یک فرد مذهبی نیست، اما او است.
- می گویند متضادها جذب می شوند. (فردی ممکن است فرد دیگری را پیدا کند که بسیار متفاوت است و جذاب باشد.)
مربوط به کلمه «opposite»، فعل oppose است. oppose به معنای «نه» گفتن یا مخالفت است.
- The students are opposed to going to school on Saturday. (“Opposed to” is often followed by a gerund.)
- Taxpayers said they were opposed to spending more money on an expanded highway.
- I’m opposed to that. (I disagree with that.)
- دانش آموزان با رفتن به مدرسه در روز شنبه مخالف هستند. (Opposed to اغلب با یک جروند دنبال می شود.)
- مالیات دهندگان گفتند که با صرف پول بیشتر در بزرگراه بزرگ مخالفند.
- من با آن مخالفم (من با آن مخالفم.)
کلمه opposition «مخالفت» یک اسم یا صفت است. این کلمه برای اشاره به افرادی به کار می رود که دیدگاه های مخالف دارند یا به چیزهایی که مخالف هستند.
- Democrats and Republicans in the United States are often in opposition to each other.
- Public opposition to the proposal was quite strong.
- Their team faces strong opposition this year.
- دموکرات ها و جمهوری خواهان در ایالات متحده اغلب در تضاد با یکدیگر هستند.
- مخالفت عمومی با این پیشنهاد بسیار شدید بود.
- تیم آنها امسال با مخالفان شدیدی روبرو است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.