بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Overdo به فارسی با مثالهای کاربردی
To overdo something این است که آن را بیش از حد، اغلب یا چند بار انجام دهید، که می تواند ناسالم باشد یا مشکلاتی ایجاد کند. این کلمه برای ورزش، بازی، کار و فعالیت بدنی عمومی به کار می رود. حرف اضافه it اغلب پس از کلمه overdo آمده است.
ساده | گذشته | فعل ماضی |
overdo
زیاده روی کردن |
overdid
زیاده روی کرد |
overdone
زیاده روی کرده |
- If you start an exercise program, try not to overdo it.
- If you overdo it, you might hurt yourself.
- Walter overdid it and hurt himself.
- Take a break. I think you’re overdoing it.
- The doctor told Phil he was overdoing it at work which caused a lot of stress which then lead to a heart attack.
- If you overdo it at work, other employees might think you are trying to make them look bad.
- Don’t over do it.
- Christmas decorations can be excessive. Some stores and homes really overdo it.
- They overdid it on the decorating.
- The actor’s performance did not fit the role. She really overdid the acting. She overacted.
- اگر یک برنامه ورزشی را شروع کردید، سعی کنید در آن زیاده روی نکنید.
- اگر زیاده روی کنید، ممکن است به خودتان آسیب بزنید.
- والتر زیاده روی کرد و به خودش صدمه زد.
- استراحت کنید. به نظر من داری زیاده روی می کنی
- دکتر به فیل گفت که او در محل کارش زیاده روی کرده که باعث استرس زیادی شده و سپس منجر به حمله قلبی می شود.
- اگر در محل کار زیاده روی کنید، سایر کارمندان ممکن است فکر کنند که سعی دارید آنها را بد جلوه دهید.
- بیش از حد انجامش نده
- تزئینات کریسمس ممکن است بیش از حد باشد. برخی از فروشگاه ها و خانه ها واقعاً زیاده روی می کنند.
- در تزئینات زیاده روی کردند.
- بازی این بازیگر با نقش مناسب نبود. او واقعاً در بازیگری زیاده روی کرد. او بیش از حد عمل کرد.
کلمه “overdone” اغلب به عنوان یک صفت در مورد غذایی که برای مدت طولانی پخته شده است استفاده می شود:
- This chicken is overdone.
- An overdone steak will be dry and hard to chew.
- Fearing that the turkey would be undercooked, Linda cooked it for another two hours until it was overdone.
- Better to be overdone than undercooked with it comes to certain types of meat, right?
- این مرغ زیاده روی کرده است.
- استیک بیش از حد خشک شده و جویدن آن سخت خواهد بود.
- لیندا از ترس نیم پز شدن بوقلمون، دو ساعت دیگر آن را پخت تا زیاده روی شود.
- بهتر است زیادهروی شود تا اینکه کمی پخته شود به انواع خاصی از گوشت، درست است؟
توجه: «overdo» را با overdue «سررسید» اشتباه نگیرید. صدای هر دو کلمه یکسان است. وقتی چیزی overdue هست، دیر شده است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.