Meaning and usage of pan word
What is definition, meaning and usage of word pan

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Pan به فارسی با مثالهای کاربردی

pan برای پخت و پز استفاده می شود.

  1. You can use a frying pan for making many things such as eggs, bacon, fish, or grilled cheese sandwiches.
  2. I used a pan last night to make some fried rice.
  3. Many people like to use nonstick pans because they’re easy to clean.
  4. It’s good to have an assortment of pots and pans in your kitchen if you like to cook.
  1. می توانید از ماهیتابه برای تهیه بسیاری از چیزها مانند تخم مرغ، بیکن، ماهی یا ساندویچ پنیر کبابی استفاده کنید.
  2. من دیشب از تابه برای درست کردن برنج سرخ شده استفاده کردم.
  3. بسیاری از مردم دوست دارند از تابه های نچسب استفاده کنند زیرا تمیز کردن آنها آسان است.
  4. اگر دوست دارید آشپزی کنید، خوب است که مجموعه ای از قابلمه ها و تابه ها را در آشپزخانه خود داشته باشید.

 

اما انواع دیگری از pan وجود دارد:

  1. If you change the oil in your car, you need an oil pan.
  2. When you clean your house and use a broom to sweep up dirt, you need a dust pan.
  3. A person who is sick in bed and can’t get up to go to the bathroom needs a bed pan.
  1. اگر روغن ماشین خود را تعویض می کنید، به یک ظرف روغن نیاز دارید.
  2. هنگامی که خانه خود را تمیز می کنید و از جارو برای جارو کردن خاک استفاده می کنید، به یک ظرف گرد و غبار نیاز دارید.
  3. فردی که در رختخواب بیمار است و نمی تواند برای رفتن به دستشویی از جایش بلند شود، نیاز به تشتک دارد.

 

می توان از کلمه “pan” به عنوان فعل استفاده کرد:

  1. When moving a video camera from left to right, you pan right.
  2. If you move the camera from right to left, you pan left. (Pan left. = Move the camera to your left.)
  3. A person who looks for gold in a river bed uses a pan.
  4. He’s panning for gold.
  5. To pan something is to criticize it and say it isn’t very good.
  6. The critics panned the most recent movie starring Arnold Schwarzenegger.
  7. If you open a restaurant that gets panned by the general public, you could go out of business.
  1. هنگام حرکت یک دوربین فیلمبرداری از چپ به راست، به سمت راست حرکت می کنید.
  2. اگر دوربین را از راست به چپ حرکت دهید، به سمت چپ حرکت می‌کنید. (pan left = دوربین را به سمت چپ خود حرکت دهید.)
  3. فردی که در بستر رودخانه به دنبال طلا می گردد از تابه استفاده می کند.
  4. او به دنبال طلا است.
  5. پان کردن چیزی به معنای انتقاد از آن و گفتن آن است که خیلی خوب نیست.
  6. منتقدان جدیدترین فیلم با بازی آرنولد شوارتزنگر را بررسی کردند.
  7. اگر رستورانی باز کنید که مورد استقبال عموم مردم قرار گیرد، می توانید از کار خارج شوید

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.