Meaning and usage of pass word
What is definition, meaning and usage of word pass

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Pass به فارسی با مثالهای کاربردی

گاهی اوقات از کلمه “pass” استفاده می شود که شخصی چیزی را به شخص دیگری می دهد:

  1.  Jorge passed the ball to his teammate. (“Pass” is commonly used in basketball, football, and soccer.)
  2. The family passed food around the table as they ate dinner.
  3. The government passed on some very important information to our company.
  1.  خورخه توپ را به هم تیمی خود پاس داد. (“pass” معمولا در بسکتبال، فوتبال و فوتبال استفاده می شود.)
  2. خانواده در حالی که شام ​​می خوردند غذا را دور میز رد می کردند.
  3. دولت اطلاعات بسیار مهمی را به شرکت ما منتقل کرد.
ساده گذشته فعل ماضی
pass

گذشتن

passed

گذشت

passed

گذشته

 

همچنین می توانید هنگام رفتن از “pass” استفاده کنید going past* گذشتن شخص یا چیز دیگری است.

  1. A car passed us on the highway. It was going over 85 miles per hour.
  2. If you happen to pass by the supermarket, please pick up some milk.
  3. An eagle just passed over our heads.
  1. ماشینی در بزرگراه از کنار ما گذشت. بیش از 85 مایل در ساعت می رفت.
  2. اگر از سوپرمارکت رد شدید، لطفا کمی شیر بردارید.
  3. یک عقاب از بالای سر ما گذشت.

 

وقتی دانش آموزی به حداقل نیازهای یک مدرسه دست می یابد، او pass; با این حال، گذراندن یک کلاس همیشه نشان دهنده این نیست که یک فرد دانش آموز موفقی است:

  1. Henry barely passed all of his classes this year.
  2. Natalie didn’t pass her math class. She has to take it again next year.
  3. People who pass the bar exam can become lawyers.
  1. هنری امسال به سختی تمام کلاس های خود را پشت سر گذاشت.
  2. ناتالی کلاس ریاضی خود را نگذراند. او باید سال آینده آن را دوباره مصرف کند.
  3. افرادی که در آزمون وکالت موفق شوند می توانند وکیل شوند.

 

کلمه “pass” اغلب هنگام مرگ شخصی استفاده می شود:

  1. Elizabeth Taylor passed away a few years ago.
  2. Do you have a will that explains where all of your possessions go when you pass away?
  3. After I pass away, this website will be my legacy.
  1. الیزابت تیلور چند سال پیش درگذشت.
  2. آیا وصیت نامه ای دارید که توضیح دهد وقتی از دنیا می روید، تمام دارایی های شما کجا می رود؟
  3. پس از مرگ من، این وب سایت میراث من خواهد بود.

 

وقتی اشیا یا ایده ها از نسلی به نسل دیگر می روند، می توانیم از این کلمه استفاده کنیم:

  1. We have some recipes in our family that have been passed down through several generations.
  2. Angela passed some valuable gold necklaces on to her granddaughter.
  1. ما در خانواده خود دستور العمل هایی داریم که از چندین نسل منتقل شده است.
  2. آنجلا چند گردنبند طلای با ارزش را به نوه اش داد.

 

در نهایت، وقتی کسی جذب شخص دیگری می شود، یک pass ممکن است ساخته شود. در این صورت کلمه به اسم تبدیل می شود:

  1. He made a pass at the woman, and she rejected it.
  2. A girl made a pass at Bob, but he didn’t realize it.
  3. If a supervisor makes a pass at an employee, that can result in some legal problems.
  1. او به زن پاس داد و او آن را رد کرد.
  2. دختری به باب پاس داد، اما او متوجه نشد.
  3. اگر یک سرپرست به یک کارمند مجوز بدهد، می تواند منجر به مشکلات قانونی شود.

* توجه: بین کلمات “pass” و “past” تفاوت املایی وجود دارد. کلمه “past” یک حرف اضافه است.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b