بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Perfect به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “perfect” به این معناست که چیزی یا موقعیتی بسیار بسیار خوب است. از نظر معنی مشابه کلمه ideal “ایده آل” است.
این کلمه اغلب به عنوان صفت استفاده می شود:
- She has a perfect voice for the choir.
- Her performance was perfect.
- She tries to be perfect.
- Hilda got a perfect score on her test. (She didn’t get any answers wrong.)
- Today is a perfect day for a picnic. There’s not a cloud in the sky and the weather is warm.
- او صدای کاملی برای گروه کر دارد.
- عملکرد او بی نقص بود.
- او سعی می کند کامل باشد.
- هیلدا در آزمون خود نمره کامل گرفت. (او هیچ پاسخ اشتباهی دریافت نکرد.)
- امروز یک روز عالی برای پیک نیک است. ابری در آسمان نیست و هوا گرم است.
شکل قید این کلمه “perfectly” است.
- This cheese is perfectly safe to eat, even though it has a little mold on it.
- Tony played perfectly during the match.
- Everything went perfectly.
- خوردن این پنیر با وجود اینکه کمی کپک دارد کاملاً بی خطر است.
- تونی در طول مسابقه عالی بازی کرد.
- همه چیز عالی پیش رفت.
کلمه perfection “کمال” یک اسم است:
- The weather today is absolute perfection.
- Perfection is hard to achieve.
- She wants nothing less than perfection.
- حال و هوای امروز بی نقص است.
- رسیدن به کمال سخت است.
- او چیزی کمتر از کمال نمی خواهد.
این کلمه می تواند فعل هم باشد، اما در این مورد تاکید بر هجای دوم است: perfect
- she perfected her pronunciation of English with daily practice.
- He’s trying to perfect his performance.
- This is impossible to perfect.
- او تلفظ انگلیسی خود را با تمرین روزانه کامل کرد.
- او در تلاش است تا عملکرد خود را کامل کند.
- این غیرممکن است که کامل شود.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.