Meaning and usage of pick word
What is definition, meaning and usage of word pick

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Pick به فارسی با مثالهای کاربردی

هنگام انتخاب یا زمانی که می خواهید چیزی را دریافت کنید، می توانید از کلمه “pick” استفاده کنید:

  1. Terry picked out a few shirts to bring on vacation.
  2. Maya went to the car dealership to pick out a new car.
  3. Sarah needs to go to the store to pick up some milk.
  4. The paint they picked out for their living room will go well with their furniture.
  5. Joe needs to pick his brother up at the airport.
  6. Which word did I pick for Word of the Day?
  1. تری چند پیراهن انتخاب کرد تا به تعطیلات بیاورد.
  2. مایا برای انتخاب ماشین جدید به نمایندگی ماشین رفت.
  3. سارا باید به فروشگاه برود تا کمی شیر بیاورد.
  4. رنگی که آنها برای اتاق نشیمن خود انتخاب کرده اند به خوبی با مبلمان آنها هماهنگ می شود.
  5. جو باید برادرش را در فرودگاه ببرد.
  6. کدام کلمه را برای کلمه روز انتخاب کردم?

 

هنگام بلند کردن چیزی از روی سطح صاف یا روی زمین، از pick + up: استفاده کنید.

  1. Pick up your shoes.
  2. Please pick your coat up off of the floor.
  3. A crane is used for picking up heavy construction materials when a large building goes up.
  4. He’s helping her pick up paper that fell to the floor.
  1. کفش هایت را بردار
  2. لطفا کت خود را از روی زمین بلند کنید.
  3. جرثقیل برای جمع آوری مصالح ساختمانی سنگین زمانی که یک ساختمان بزرگ بالا می رود استفاده می شود.
  4. او به او کمک می کند تا کاغذی را که روی زمین افتاده است بردارد.

 

کلمه pick “چیدن” همچنین برای برداشت محصولات (غذا) در مزرعه یا باغ به کار می رود.

  1. The workers are picking strawberries this morning.
  2. We should go pick some tomatoes from the garden. They’re ripe.
  3. Picking fruit can be back-breaking work if you do it all day.
  1. کارگران امروز صبح مشغول چیدن توت فرنگی هستند.
  2. باید برویم از باغچه گوجه فرنگی بچینیم. رسیده اند
  3. چیدن میوه اگر تمام روز این کار را انجام دهید می‌تواند کمرشکن باشد.

 

هنگامی که به عنوان یک اسم استفاده می شود، “pick” به معنی انتخاب است:

  1. Her choice for a college turned out to be a very good pick.
  2. Tom made a bad pick.
  3. This is an interesting pick for a place to eat.
  4. We got the pick of the litter when we bought our dog. (pick of the litter = first choice. This is usually used for puppies, but you can use it for other things.)
  1. انتخاب او برای کالج انتخاب بسیار خوبی بود.
  2. تام انتخاب بدی کرد.
  3. این یک انتخاب جالب برای یک مکان برای غذا خوردن است.
  4. وقتی سگمان را خریدیم، بستر را گرفتیم. (pick of the litter = انتخاب اول. این معمولا برای توله سگ ها استفاده می شود، اما شما می توانید آن را برای چیزهای دیگر استفاده کنید.)

 

در اینجا چند روش جالب دیگر برای استفاده از کلمه “pick” وجود دارد.

  1. This car has good pick up. (pick up = speed)
  2. Bob bought a pick up. (pick up = truck)
  3. The teacher picked apart Sally’s essay, but she appreciated the criticism. (pick apart = criticize or analyze)
  4. Jennifer feels that her boss is picking on her. (pick on = to tease or cause problems)
  5. Why don’t you pick on someone your own size? (This is kind of an expression used when someone is harassing or hurting another person who is smaller, weaker, more fragile, etc.)
  1. این ماشین پیک خوبی داره (pick up = سرعت)
  2. باب یک وانت خرید. (pick up = کامیون)
  3. معلم مقاله سالی را جدا کرد، اما او از انتقادها قدردانی کرد. (pick apart = انتقاد یا تجزیه و تحلیل)
  4. جنیفر احساس می کند که رئیسش او را انتخاب می کند. (pick on = اذیت کردن یا ایجاد مشکل)
  5. چرا کسی را به اندازه خودتان انتخاب نمی کنید؟ (این نوعی عبارتی است که زمانی استفاده می‌شود که شخصی در حال آزار و اذیت یا آزار دادن شخص دیگری است که کوچک‌تر، ضعیف‌تر، شکننده‌تر و غیره است.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b