معنی کلمه Pile به فارسی با چند مثال

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Pile به فارسی با مثالهای کاربردی

pile یک پشته عمودی از مواد است. چیزهای مختلفی در یک pile “توده” یافت می شود:

1. He’s sitting on a pile of books.
2. The books are in a pile.
3. Someone is using a shovel to move a pile of dirt.
4. She has a pile of laundry to do.
5. The clothes are piled in a laundry basket. (This sentence uses “pile” as a verb.)
6. There’s a pile of work on her desk.
7. She’s buried under a pile of paper work.

1. او روی انبوهی از کتاب ها نشسته است.
2. کتاب ها در یک توده هستند.
3. شخصی از بیل برای جابجایی انبوهی از خاک استفاده می کند.
4. او یک انبوه لباس برای شستن دارد.
5. لباس ها در یک سبد لباس انباشته شده اند. (این جمله از “pile” به عنوان فعل استفاده می کند.)
6. انبوهی از کار روی میز او است.
7. او زیر انبوهی از کار کاغذی دفن شده است.

این کلمه را می توان به عنوان فعل نیز استفاده کرد:

1. Traffic piles up on the highways during rush hour.
2. Debt piles up when a person doesn’t have enough money to pay the bills.
3. Snow piles up on roads and highways during a snowstorm.
4. Your boss might pile on the work at your job.
5. A person who is really hungry will pile a lot of food onto a plate.

1. در ساعات شلوغی ترافیک در بزرگراه ها انباشته می شود.
2. زمانی که فرد پول کافی برای پرداخت صورت حساب ها را نداشته باشد، بدهی ها روی هم انباشته می شود.
3. برف در جاده ها و بزرگراه ها در هنگام طوفان برف انباشته می شود.
4. رئیس شما ممکن است در کار شما انباشته کند.
5. فردی که واقعا گرسنه است، مقدار زیادی غذا را در بشقاب انباشته می کند.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

fr-article-ad-3b