Meaning and usage of place word
What is definition, meaning and usage of word place

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Place به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “place” را می توان به عنوان اسم یا فعل استفاده کرد.

به عنوان یک فعل، “شبیه به کلمه “put” است.

  1. You can place those boxes on the table. (You can put those boxes on the table.)
  2. We placed some bets when we went to the racetrack last weekend.
  3. Brianna placed her nicest furniture in the living room of her new house.
  4. The city placed a memorial in the downtown area to commemorate the lives lost in the storm.
  1. می توانید آن جعبه ها را روی میز قرار دهید. (می توانید آن جعبه ها را روی میز بگذارید.)
  2. وقتی آخر هفته گذشته به پیست مسابقه رفتیم، چند شرط گذاشتیم.
  3. برایانا زیباترین مبلمان خود را در اتاق نشیمن خانه جدیدش قرار داد.
  4. شهر یادبودی را در منطقه مرکز شهر به یاد جان باختگان در طوفان قرار داد.

 

وقتی کلمه “place” به عنوان اسم استفاده می شود، یک مکان، یک ساختمان یا یک تجارت است:

  1. Tom has a very nice place in a high-rise located in a great neighborhood. (place = apartment)
  2. I know of a great place to get pizza if you’re hungry. (place = restaurant)
  3. Rosanna and her husband bought a place on a lake which they plan to renovate. (place = house)
  4. Let’s go over to that place on 6th Street for a beer. (place = bar)
  5. We went to an interesting place last weekend that sold handmade toys made only of wood. (place = business; store)
  1. تام مکان بسیار خوبی در یک بلندمرتبه واقع در یک محله عالی دارد. (place = آپارتمان)
  2. من یک مکان عالی برای تهیه پیتزا در صورت گرسنگی می شناسم. (place = رستوران)
  3. روزانا و همسرش مکانی روی دریاچه ای خریدند که قصد دارند آن را بازسازی کنند. (place = خانه)
  4. بیایید برای نوشیدن آبجو به آن مکان در خیابان ششم برویم. (place = نوار)
  5. آخر هفته گذشته به مکان جالبی رفتیم که اسباب بازی های دست ساز فقط از چوب می فروخت. (place = تجارت؛ فروشگاه)

 

از کلمه “place” نیز هنگام اعلام برندگان در مسابقه استفاده می شود:

  1. Sophia came in first place in the 100-meter dash.
  2. Her friend, Tanya, came in second place.
  3. There were two third-place winners in the apple pie bake off. (____ off = contest)
  4. Irving Ecclestone was the first place winner in the run-off election.
  1. سوفیا در دوی 100 متر به مقام اول رسید.
  2. دوست او، تانیا، در جایگاه دوم قرار گرفت.
  3. دو نفر برنده مقام سوم در شیرینی پای سیب بودند. (____ تخفیف = مسابقه)
  4. ایروینگ اکلستون در دور دوم انتخابات مقام اول را کسب کرد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.