Meaning and usage of poke word
What is definition, meaning and usage of word poke

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Poke به فارسی با مثالهای کاربردی

جسم نوک تیز که به چیزی فشار می آورد poke انجام می دهد.  to poke someone به معنای جلب توجه شخص است، معمولاً با فشار دادن انگشت یا چیزی به بدن.

  1. Bill poked his finger into his friend’s back.
  2. Valerie got poked by a branch as she walked through the woods.
  3. Poke your finger into the water to see if it’s warm.
  4. Someone poked a finger into the cake before it was frosted.
  5. Stop poking me!
  6. Children are told to be careful around BB guns for fear of poking out an eye.
  7. The sun is suddenly beginning to poke through the clouds.
  1. بیل انگشتش را در پشت دوستش فرو کرد.
  2. والری در حالی که در جنگل قدم می‌زد، شاخه‌ای او را زیر گرفت.
  3. انگشت خود را در آب فرو کنید تا ببینید گرم است یا خیر.
  4. یک نفر قبل از اینکه کیک یخ زده شود انگشتش را داخل کیک فرو کرد.
  5. دست از سر زدن من بردار!
  6. به کودکان گفته می شود که از ترس بیرون آوردن یک چشم مراقب تفنگ های BB باشند.
  7. خورشید ناگهان شروع به عبور از ابرها می کند.

 

گاهی اوقات فردی که poke، به دنبال اطلاعات یا چیزی با ارزش است.

  1. The police were seen poking around our neighbor’s backyard because they were looking for something.
  2. Reporters began poking into the politician’s personal life when he announced his run for office.
  3. You shouldn’t poke your nose into other people’s business.
  4. A homeless man poked through the trash because he was looking for something to eat.
  1. پلیس دیده شد که در حیاط خلوت همسایه ما به دنبال چیزی می گشتند.
  2. هنگامی که این سیاستمدار نامزدی خود را اعلام کرد، خبرنگاران شروع به بررسی زندگی شخصی این سیاستمدار کردند.
  3. شما نباید بینی خود را وارد کار دیگران کنید.
  4. مردی بی خانمان به دلیل اینکه دنبال چیزی برای خوردن می گشت، سطل زباله را زیر و رو کرد.

 

این کلمه با کلمه “fun” زمانی استفاده می شود که شخصی به شخص دیگری می خندد یا او را سبک می کند.

  1. The boy started to cry as his classmates poked fun at the way he talked.
  2. It’s not nice to poke fun at other people.
  3. Poking fun at a person with a disability is in bad taste.
  1. وقتی همکلاسی هایش از نحوه صحبت کردنش مسخره می کردند، پسر شروع به گریه کرد.
  2. مسخره کردن دیگران خوب نیست.
  3. مسخره کردن با یک فرد معلول بد سلیقه است.

 

فیس بوک زمانی از این کلمه استفاده می کند که کسی می خواهد توجه شما را جلب کند. در این مورد، به عنوان فعل و به عنوان اسم استفاده می شود:

  1. Someone just poked me on Facebook. (verb)
  2. I got three pokes last week. (noun)
  1. یک نفر فقط مرا در فیس بوک نوک زد. (فعل)
  2. من هفته گذشته سه پوک گرفتم. (اسم)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b