بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Quiet به فارسی با مثالهای کاربردی
quiet “ساکت”: شخص یا چیزی که صدای زیادی تولید نمی کند. این کلمه شبیه کلمه silent “ساکت” است.
در این جملات “آرام” یک اسم است:
- I need some peace and quiet.
- The hotel promises peace and quiet for its guests.
- The quiet of the night allowed everyone a good night’s rest.
- We need some quiet here.
- به آرامش و سکوت نیاز دارم
- این هتل نوید آرامش و سکوت را برای مهمانان خود می دهد.
- سکوت شب به همه اجازه استراحت شبانه خوبی می داد.
- ما اینجا به آرامش نیاز داریم
کلمه “quiet” اغلب به عنوان یک صفت استفاده می شود:
- This is a quiet neighborhood.
- The store has been quiet all day. (quiet = low business activity)
- We’re looking for a place that’s quiet.
- Try to keep quiet. Don’t tell anyone what I said.
- Keep quiet.
- They have to be quiet in the library.
- Be quiet!
- این محله آرام است.
- فروشگاه تمام روز خلوت بوده است. (quiet = فعالیت تجاری کم)
- ما به دنبال مکانی هستیم که ساکت باشد.
- سعی کن ساکت بمونی چیزی که گفتم به کسی نگو
- ساکت باش
- آنها باید در کتابخانه ساکت باشند.
- ساکت باش!
می توانید از این کلمه به عنوان فعل نیز استفاده کنید:
- Quiet!
- Quiet, please.
- Quiet down.
- ساکت!
- ساکت باش لطفا
- ساکت باش
با اضافه کردن یک پایان “ly”، قید “quietly” تشکیل می شود:
- She quietly left the room.
- They’re working very quietly.
- The company quickly and quietly went out of business.
- He died quietly in his sleep.
- او بی سر و صدا از اتاق خارج شد.
- خیلی بی سر و صدا کار می کنند
- شرکت به سرعت و بی سر و صدا از کار افتاد.
- او بی سر و صدا در خواب مرد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.