Meaning and usage of rough word
What is definition, meaning and usage of word rough

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Rough به فارسی با مثالهای کاربردی

برعکس صاف rough “خشن” است. این کلمه سطحی را توصیف می کند که ناهموار است یا دارای برجستگی یا نوک تیز است که می تواند چیزی را خراش دهد. در اینجا چند نمونه از سطوح ناهموار آورده شده است:

  1. You can find many rough, gravel roads if you drive out of the city and into the country.
  2. The surface of a rock is usually rough.
  3. The skin of an elephant feels rough.
  4. After wood is cut with a saw, the surface area where the cut was made is usually rough.
  5. You can smooth out a rough surface with sandpaper.
  6. If I don’t shave for more than two days, my face looks rough from the stubble of growing whiskers.
  1. اگر خارج از شهر و داخل کشور رانندگی کنید، می‌توانید جاده‌های ناهموار و سنگ‌ریزه زیادی پیدا کنید.
  2. سطح سنگ معمولاً ناهموار است.
  3. پوست یک فیل خشن است.
  4. پس از برش چوب با اره، سطحی که برش انجام شده معمولاً ناصاف است.
  5. می توانید یک سطح ناهموار را با سمباده صاف کنید.
  6. اگر بیش از دو روز اصلاح نکنم، صورتم از ته ریش سبیل های در حال رشد خشن به نظر می رسد.

 

کلمه “rough” نیز یک تجربه را توصیف می کند. شبیه کلمه “difficult” است. همچنین شبیه کلمه “tough” است.

  1. Shawn had a rough week. He needs to relax.
  2. This is kind of a rough neighborhood. You have to be careful where you go.
  3. Mr. Edwards is rough on his students. He makes them work very hard.
  4. Army boot camp is going to be rough. Tom isn’t sure if he’s ready for the training.
  1. شاون هفته سختی داشت. او نیاز به آرامش دارد.
  2. این یک جور محله ناهموار است. شما باید مراقب باشید که کجا می روید.
  3. آقای ادواردز با شاگردانش خشن است. او آنها را بسیار سخت کار می کند.
  4. اردوگاه بوت ارتش سخت خواهد بود. تام مطمئن نیست که برای تمرین آماده است یا خیر.

 

شما همچنین می توانید از “rough” به عنوان فعل استفاده کنید:

  1. Bruce got a little roughed up by the police. (rough up = to hit, punch, kick, etc.)
  2. The old man’s face was roughened by weeks of exposure to extreme cold.
  1. بروس توسط پلیس کمی خشن شد. (rough up = ضربه زدن، مشت زدن، لگد زدن و غیره)
  2. صورت پیرمرد در اثر هفته‌ها قرار گرفتن در معرض سرمای شدید خشن شده بود.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.