Meaning and usage of school word
What is definition, meaning and usage of word school

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه School به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه school “مدرسه” بخش مهمی از واژگان پایه انگلیسی شما است.

  1. Children belong in school.
  2. The schools in this city are very good.
  3. I used to teach at a private school.
  4. Where did you go to school?
  1. بچه ها متعلق به مدرسه هستند.
  2. مدارس این شهر بسیار خوب است.
  3. من قبلا در یک مدرسه خصوصی تدریس می کردم.
  4. کجا مدرسه رفتی؟

 

در ایالات متحده، کالج ها و دانشگاه ها اغلب به عنوان schools خوانده می شوند.

  1. The University of Minnesota is a good school.
  2. Which school does Bob want to attend?
  3. When the economy tanked, many college students chose to remain in school.
  4. The school of architecture is very well known at that university. (Departments within colleges and universities are often called “schools.”)
  1. دانشگاه مینه سوتا مدرسه خوبی است.
  2. باب می خواهد در کدام مدرسه شرکت کند؟
  3. زمانی که اقتصاد دچار رکود شد، بسیاری از دانشجویان تصمیم گرفتند در مدرسه بمانند.
  4. دانشکده معماری در آن دانشگاه بسیار شناخته شده است. (بخش های درون کالج ها و دانشگاه ها اغلب «مدرسه» نامیده می شوند.)

 

کلمه “school” اغلب با کلمات دیگری استفاده می شود:

  1. The school day begins at 7:30 a.m.
  2. The school year begins in September and ends in June.
  3. Juanita has always wanted to be a school teacher.
  4. Kids get a lot of school work completed during the day.
  5. The was a fight in the school yard. (the area where kids have recess)
  6. School books are becoming more costly.
  7. We took a school bus when we went on our field trip.
  1. روز مدرسه از ساعت 7:30 صبح شروع می شود.
  2. سال تحصیلی از سپتامبر شروع می شود و در ژوئن به پایان می رسد.
  3. خوانیتا همیشه دوست داشته معلم مدرسه شود.
  4. بچه ها کارهای مدرسه زیادی را در طول روز انجام می دهند.
  5. دعوا در حیاط مدرسه بود. (منطقه ای که بچه ها در آن استراحت می کنند)
  6. کتاب‌های مدرسه گران‌تر می‌شوند.
  7. وقتی به سفر میدانی رفتیم سوار اتوبوس مدرسه شدیم.

 

وقتی ماهی ها به تعداد زیاد با هم حرکت می کنند، به این گروه school گفته می شود. به ویژه ماهی های کوچک، به عنوان نوعی حفاظت، مدرسه ها را تشکیل می دهند.

  1. A school of fish was attacked by sharks.
  2. Large schools of fish become feeding areas for larger fish.
  3. It’s necessary for tuna to travel in a school because other fish find them to be so delicious.
  1. یک مدرسه ماهی مورد حمله کوسه ها قرار گرفت.
  2. دسته های بزرگ ماهی تبدیل به محل تغذیه ماهی های بزرگتر می شوند.
  3. سفر ماهی تن در مدرسه ضروری است زیرا ماهی های دیگر آنها را بسیار خوشمزه می دانند.

شاید کمترین واضح ترین روشی که در آن از “school” استفاده می شود به عنوان یک فعل باشد:

ساده گذشته فعل ماضی
school

درس دادن

schooled

تحصیل کرد

schooled

تحصیل کرده

  1. Sheri was schooled in the culinary arts.
  2. This district schools over 3000 children.
  3. Tony got schooled by the other kids at the skate park. (To “get schooled” is slang for when a person is taught a lesson or overshadowed by another person’s skill.)
  1. شری در هنر آشپزی تحصیل کرده بود.
  2. این ناحیه بیش از 3000 کودک را در مدارس تحصیل می کند.
  3. تونی توسط بچه های دیگر در پارک اسکیت تحصیل کرد. («get schooled» عامیانه برای زمانی است که به شخصی درسی داده می شود یا مهارت شخص دیگری تحت الشعاع قرار می گیرد.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b