Meaning and usage of slump word
What is definition, meaning and usage of word slump

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Slump به فارسی با مثالهای کاربردی

وقتی قدرت یا پتانسیل یک فرد یا چیزی کاهش می یابد، می توانید از کلمه “slump” برای توصیف این وضعیت استفاده کنید.

در این جملات، “slump” یک اسم است:

  1. The European economy still seems to be in a slump. (Notice that “slump” is often preceded by “in a…”)
  2. My favorite baseball team is in a slump. It lost the last nine games.
  3. I feel like I’m in a slump. I need to change my life.
  4. After going out for two years, their relationship is in a slump. (go out = date; have a romantic relationship)
  5. Due to a severe illness, Bill is dealing with a financial slump that he can’t seem to get out of.
  6. As the man got older, he developed a noticeable slump, losing the confident stride of his youth. (slump = a person’s back is not straight)
  1. به نظر می رسد اقتصاد اروپا همچنان در رکود است. (توجه داشته باشید که “slump” اغلب قبل از “in a  …” قرار می گیرد)
  2. تیم بیسبال مورد علاقه من در رکود است. در 9 بازی گذشته شکست خورد.
  3. احساس می کنم در رکود هستم. من باید زندگی ام را تغییر دهم.
  4. بعد از دو سال بیرون رفتن، رابطه آنها دچار رکود شده است. (go out = قرار، داشتن یک رابطه عاشقانه)
  5. به دلیل یک بیماری شدید، بیل با یک رکود مالی دست و پنجه نرم می کند که به نظر نمی رسد از آن خارج شود.
  6. وقتی مرد بزرگتر شد، دچار رکود محسوسی شد و گام مطمئن جوانی خود را از دست داد. (slump = پشت شخص صاف نیست)

 

همچنین می توانید از “slump” به عنوان فعل استفاده کنید:

  1. The financial markets slumped during a day of heavy trading.
  2. Tom slumped down in his chair in an effort to avoid his teacher.
  3. When Belinda had a heart attack, she suddenly slumped from her chair to the floor.
  1. بازارهای مالی در یک روز معاملات سنگین افت کردند.
  2. تام برای اینکه از معلمش دوری کند روی صندلیش افتاد.
  3. وقتی بلیندا دچار حمله قلبی شد، ناگهان از روی صندلی به زمین افتاد.

 

برای استفاده از “slump” به عنوان یک صفت، “ing” را اضافه کنید و آن را قبل از یک اسم قرار دهید:

  1. It’s hard to find a job in a slumping economy.
  1. یافتن شغل در یک اقتصاد رکود سخت است.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.