Meaning and usage of sock word
What is definition, meaning and usage of word sock

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Sock به فارسی با مثالهای کاربردی

sock “جوراب” برای گرما و محافظت روی پاها قرار می گیرند.

  1. Tom is wearing a pair of socks.
  2. The socks that he’s wearing match. (They are the same color.)
  3. He has on a matching pair of socks.
  4. He has socks on his feet.
  5. I usually wear socks when I’m inside my house.
  6. A person who doesn’t wear socks or shoes goes barefoot.
  1. تام یک جفت جوراب پوشیده است.
  2. جوراب هایی که پوشیده با هم مطابقت دارند. (هم رنگ هستند.)
  3. او یک جفت جوراب به تن دارد.
  4. پاهایش جوراب است.
  5. من معمولا وقتی داخل خانه هستم جوراب می پوشم.
  6. کسی که جوراب یا کفش نمی‌پوشد پابرهنه می‌رود.

 

کلمه sock نیز به عنوان فعل استفاده می شود. در این صورت sock به معنای ضربه بزنید.

  1. Oscar got socked in the eye. (Oscar got hit.)
  2. Someone socked him.
  3. A big storm socked the east coast.
  4. The people on the east coast got socked by a storm.
  5. We got socked by an increase in our taxes last year.
  6. The government really socked it to us.
  1. اسکار در چشم جوراب شد. (اسکار ضربه خورد.)
  2. یک نفر او را جوراب کرد.
  3. یک طوفان بزرگ ساحل شرقی را فرا گرفت.
  4. مردم در ساحل شرقی در اثر طوفان جوراب شدند.
  5. ما با افزایش مالیات در سال گذشته جوراب شدیم.
  6. دولت واقعاً آن را به ما داد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.