Meaning and usage of soggy word
What is definition, meaning and usage of word soggy

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Soggy به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “soggy” صفتی است که می توانید وقتی چیزی واقعاً خیس می شود استفاده کنید. اگر چیزی کاملاً از آب یا نوع دیگری از مایع اشباع شده باشد، soggy است.

  1. The ground is soggy after a long night of rain.
  2. My clothes felt heavy and soggy as I rode my bike through heavy rain.
  3. My clothes were sogging wet. (The word “sogging” is another adjective usually appears before the word “wet.”)
  4. Everything got sogging wet from the storm.
  5. Breakfast cereal gets all soggy if you leave it in milk for too long.
  6. Most people don’t like soggy cereal.
  7. Andrew dropped his cookie in his milk and it got all soggy.
  8. Soggy food is not appetizing.
  9. These spaghetti noodles are too soggy.
  10. Too much pizza sauce on a pizza can make the crust soggy.
  1. زمین بعد از یک شب طولانی باران خیس است.
  2. وقتی دوچرخه‌ام را زیر باران شدید سوار می‌شدم، لباس‌هایم سنگین و خیس می‌شد.
  3. لباس هایم خیس شده بود. (کلمه “sogging” صفت دیگری است که معمولاً قبل از کلمه “wet” ظاهر می شود.)
  4. همه چیز از طوفان خیس شد.
  5. اگر غلات صبحانه را برای مدت طولانی در شیر بگذارید کاملاً خیس می شود.
  6. اکثر مردم غلات خیس را دوست ندارند.
  7. اندرو شیرینی خود را در شیرش انداخت و همه آن خیس شد.
  8. غذای خیس اشتها آور نیست.
  9. این رشته های اسپاگتی خیلی خیس هستند.
  10. مقدار زیاد سس پیتزا روی پیتزا می تواند پوسته را خیس کند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b