Meaning and usage of space word
What is definition, meaning and usage of word space

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Space به فارسی با مثالهای کاربردی

هنگام صحبت در مورد منطقه ای که در دسترس نیست از کلمه space “فضا” استفاده کنید:

  1. Joan has enough space in her house for the furniture that she wants to buy.
  2. There’s not enough space in our car to carry eight people.
  3. The city is making space for a new park.
  4. Andrea and her husband need more space for their growing family.
  5. Tom is looking for some office space to rent.
  6. There aren’t any parking spaces left in the parking lot.
  7. How much extra space do you have?
  8. The teacher asked for the assignment to be double-spaced.
  1. جوآن در خانه اش فضای کافی برای مبلمانی دارد که می خواهد بخرد.
  2. در ماشین ما فضای کافی برای حمل هشت نفر وجود ندارد.
  3. شهر در حال ایجاد فضا برای یک پارک جدید است.
  4. آندریا و همسرش به فضای بیشتری برای خانواده در حال رشد خود نیاز دارند.
  5. تام به دنبال فضای اداری برای اجاره است.
  6. هیچ جای پارکی در پارکینگ باقی نمانده است.
  7. چقدر فضای اضافی دارید؟
  8. معلم درخواست کرد که تکلیف دو فاصله باشد.

 

کلمه “space” همچنین برای منطقه ای که در آن سوی سیاره زمین قرار دارد استفاده می شود:

  1. An astronaut is a person who works in space.
  2. Space is very cold and there’s very little gravity.
  3. Would you like to travel through space someday?
  1. فضانورد شخصی است که در فضا کار می کند.
  2. فضا بسیار سرد است و گرانش بسیار کمی دارد.
  3. آیا دوست دارید روزی در فضا سفر کنید؟

 

اگر چیزها را به موقع جدا می کنید، از «space out» استفاده کنید.

  1. Can we space out these meetings, please. It’s not a good idea to have one right after another.
  2. If you space out the payments on a car, it’s easier to afford something that’s expensive.
  3. The people who were exercising spaced out enough to give each other room to move their bodies.
  1. لطفاً می‌توانیم این جلسات را خالی کنیم؟ این ایده خوبی نیست که یکی پس از دیگری داشته باشیم.
  2. اگر هزینه های پرداختی را برای یک خودرو خالی کنید، پرداخت هزینه های گران قیمت آسان تر است.
  3. افرادی که ورزش می کردند به اندازه کافی فاصله داشتند تا به یکدیگر فضایی برای حرکت دادن بدنشان بدهند.

 

کلمه “spacey” را می توان برای توصیف فردی که توجه نمی کند به کار برد:

  1. I feel a little spacey this morning.
  2. Denise is kind of a spacey person. She needs to be told something more than once.
  3. Why are you so spacey today?
  4. I’m sorry, I just spaced out. What did you say? (A person who “spaces out” isn’t paying attention.)
  1. امروز صبح کمی احساس فضای خالی می کنم.
  2. دنیز به نوعی آدم فضایی است. باید بیش از یک بار چیزی به او گفته شود.
  3. چرا امروز انقدر فضایی هستی؟
  4. متاسفم، من فقط فاصله گرفتم. چی گفتی؟ (کسی که «space out توجه نمی‌کند.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b