Meaning and usage of spit word
What is definition, meaning and usage of word spit

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Spit به فارسی با مثالهای کاربردی

وقتی چیزی از دهان شما می آید – غذا، آب، بزاق و غیره، می توانید از فعل “spit” استفاده کنید. spit “تف کردن” معمولاً یک عمل عمدی است:

spit / spit / spit

  1. A man spit something on the sidewalk.
  2. The baby spit up some food.
  3. People who chew tobacco spit it out when they’re finished with it.
  4. A teacher sent some boys to the principal because they were spitting at each other.
  5. It’s not polite to spit.
  6. Wine tasters spit out the wine they taste so that they don’t get drunk.
  1. مردی در پیاده رو چیزی تف کرد.
  2. کودک مقداری غذا را تف کرد.
  3. افرادی که تنباکو را می جوند پس از اتمام کار آن را بیرون می اندازند.
  4. معلمی چند پسر را نزد مدیر فرستاد چون به هم تف می کردند.
  5. تف کردن مودبانه نیست
  6. مزه‌کنندگان شراب شرابی را که می‌چشند تف می‌کنند تا مست نشوند.

 

چند عبارت وجود دارد که از کلمه “spit” استفاده می کنند.

  1. What are you trying to say? Spit it out. (spit it out = say what you intend to say)
  2. This is an impossible situation! It feels like I’m spitting into the wind. (If you spit into the wind, it comes right back at you. Use this expression for difficult situations.)
  1. چه چیزی می خواهید بگویید؟ تف کن (spit it out = آنچه را که قصد گفتن داری بگو)
  2. این یک موقعیت غیر ممکن است! انگار دارم به باد تف می کنم. (اگر به باد تف کنید، به سمت شما باز می گردد. از این عبارت برای موقعیت های سخت استفاده کنید.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b