Meaning and usage of strict word
What is definition, meaning and usage of word strict

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Strict به فارسی با مثالهای کاربردی

پیروی یا اجرای قوانین، “strict” سختگیر بودن است.

  1. That teacher is very strict. She’ll quickly give out a detention for misbehavior.
  2. Anyone who appears before that judge has to be careful because he’s so strict.
  3. Marlene’s doctor put her on a strict diet.
  4. Nelita’s supervisor is very strict about employees being on time for work.
  5. How strict are you with your kids?
  6. Pay strict attention to the directions on the application. Any mistakes could delay your request.
  1. اون معلم خیلی سختگیره او به سرعت به دلیل رفتار نادرست بازداشت خواهد شد.
  2. هر کسی که در برابر آن قاضی حاضر می شود باید مراقب باشد زیرا او بسیار سختگیر است.
  3. دکتر مارلین او را در رژیم غذایی سخت قرار داد.
  4. سرپرست نلیتا در مورد به موقع بودن کارمندان در محل کار بسیار سختگیر است.
  5. چقدر نسبت به بچه هایت سختگیر هستی؟
  6. به دستورالعمل های موجود در برنامه به شدت توجه کنید. هر گونه اشتباهی می تواند درخواست شما را به تاخیر بیندازد.

 

شکل قید این کلمه “strictly” است.

  1. The students at that school strictly follow the rules.
  2. The speeding laws are strictly enforced in this area.
  3. Our conversation was strictly confidential. (I can’t tell you what we discussed.)
  1. دانش آموزان در آن مدرسه به شدت از قوانین پیروی می کنند.
  2. قوانین سرعت در این زمینه به شدت اجرا می شود.
  3. گفتگوی ما کاملا محرمانه بود. (نمی توانم به شما بگویم که در مورد چه چیزی بحث کردیم.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b