معنی کلمه Throw به فارسی با چند مثال

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Throw به فارسی با مثالهای کاربردی

هنگامی که از دستان خود برای هدایت یک شی به سمت یک منطقه خاص استفاده می کنید، شما پرتاب چیزی را انجام  میدهید.

1. He’s throwing a ball.
2. He threw the ball down the field. (past tense)
3. How far can you throw a ball?
4. Has Abdi ever thrown an American football? (present perfect tense)
5. Flowers were thrown onto the stage following the performance.

1. او یک توپ پرتاب می کند.
2. او توپ را به پایین زمین پرتاب کرد. (زمان گذشته)
3. تا کجا می توانید توپ را پرتاب کنید؟
4. عبدی تا حالا فوتبال آمریکایی انداخته؟ (زمان حال کامل)
5. پس از اجرا، گل هایی به روی صحنه پرتاب شد.

کلمه “throw” همچنین هنگام قرار دادن چیزی در زباله استفاده می شود.

1. Doris threw her old dress into the garbage.
2. Throw those old apples away. They’re rotten.
3. Dan hasn’t thrown away any of his old artwork. He keeps it in a big box.
4. Please throw those boxes out. We don’t need them.

1. دوریس لباس کهنه اش را داخل زباله ها انداخت.
2. آن سیب های قدیمی را دور بریزید آنها گندیده اند
3. دن هیچ یک از آثار هنری قدیمی خود را دور نینداخته است. او آن را در یک جعبه بزرگ نگه می دارد.
4. لطفا آن جعبه ها را بیرون بیندازید ما به آنها نیاز نداریم

هنگام میزبانی یک مهمانی می توانید از “throw” استفاده کنید:

1. Our neighbors threw a big party last week.
2. The school threw a going-away party for one of the teachers who was moving to Russia.
3. Ted threw an anniversary party for his parents who have been married for fifty years.

1. همسایه های ما هفته گذشته یک جشن بزرگ برپا کردند.
2. مدرسه برای یکی از معلمان که به روسیه نقل مکان می کرد، جشنی برپا کرد.
3. تد یک جشن سالگرد برای والدینش که پنجاه سال است ازدواج کرده اند برگزار کرد.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.