Meaning and usage of tidy word
What is definition, meaning and usage of word tidy

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Tidy به فارسی با مثالهای کاربردی

To tidy something به معنای تمیز و مرتب کردن چیزی است. این کلمه اغلب با کلمه “up” استفاده می شود.

  1. We have to tidy up the house before our guests arrive.
  2. Asha wanted to tidy herself up before her job interview, so she went to the ladies’ restroom to put on some make up.
  3. You should tidy yourself up before a picture is taken. You want to look your best, don’t you?
  4. They keep their house very tidy. (This sentence uses “tidy” as an adjective.)
  5. This is a very tidy neighborhood.
  1. قبل از آمدن مهمانان باید خانه را مرتب کنیم.
  2. آشا میخواست قبل از مصاحبه شغلی خود را مرتب کند، بنابراین به دستشویی خانم ها رفت تا کمی آرایش کند.
  3. قبل از گرفتن عکس باید خود را مرتب کنید. شما می خواهید بهترین ظاهر خود را داشته باشید، اینطور نیست؟
  4. آنها خانه خود را بسیار مرتب نگه می دارند. (این جمله از “tidy” به عنوان صفت استفاده می کند.)
  5. این محله بسیار تمیز است.

 

گاهی اوقات از این کلمه برای توصیف مقداری پول، معمولاً مقدار زیادی استفاده می شود:

  1. Bob made a tidy profit on the sale of his house.
  2. A college degree in computer programming often results in a tidy income upon graduation.
  3. We made a tidy sum of money last year.
  1. باب از فروش خانه‌اش سود خوبی به‌دست آورد.
  2. مدرک کالج در برنامه نویسی کامپیوتر اغلب منجر به درآمد منظم پس از فارغ التحصیلی می شود.
  3. ما سال گذشته یک پول منظم به دست آوردیم.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.