بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Tidy به فارسی با مثالهای کاربردی
To tidy something به معنای تمیز و مرتب کردن چیزی است. این کلمه اغلب با کلمه “up” استفاده می شود.
- We have to tidy up the house before our guests arrive.
- Asha wanted to tidy herself up before her job interview, so she went to the ladies’ restroom to put on some make up.
- You should tidy yourself up before a picture is taken. You want to look your best, don’t you?
- They keep their house very tidy. (This sentence uses “tidy” as an adjective.)
- This is a very tidy neighborhood.
- قبل از آمدن مهمانان باید خانه را مرتب کنیم.
- آشا میخواست قبل از مصاحبه شغلی خود را مرتب کند، بنابراین به دستشویی خانم ها رفت تا کمی آرایش کند.
- قبل از گرفتن عکس باید خود را مرتب کنید. شما می خواهید بهترین ظاهر خود را داشته باشید، اینطور نیست؟
- آنها خانه خود را بسیار مرتب نگه می دارند. (این جمله از “tidy” به عنوان صفت استفاده می کند.)
- این محله بسیار تمیز است.
گاهی اوقات از این کلمه برای توصیف مقداری پول، معمولاً مقدار زیادی استفاده می شود:
- Bob made a tidy profit on the sale of his house.
- A college degree in computer programming often results in a tidy income upon graduation.
- We made a tidy sum of money last year.
- باب از فروش خانهاش سود خوبی بهدست آورد.
- مدرک کالج در برنامه نویسی کامپیوتر اغلب منجر به درآمد منظم پس از فارغ التحصیلی می شود.
- ما سال گذشته یک پول منظم به دست آوردیم.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.