بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Uncle به فارسی با مثالهای کاربردی
اگر مادر یا پدر شما برادر دارد، آن شخص را uncle «دایی» خطاب می کنید.
- My uncle and his family are coming for a visit.
- When Dan was a boy, he used to go fishing with his uncles.
- His Uncle Bob owns a car dealership.
- Maria says she has ten uncles altogether.
- How many uncles do you have?
- John F. Kennedy was the maternal uncle to Maria Shriver. (She’s a television personality who married and divorced Arnold Schwarzenegger.)
- دایی و خانواده اش برای ملاقات می آیند.
- وقتی دن پسر بود، با عموهایش به ماهیگیری می رفت.
- عمویش باب یک نمایندگی خودرو دارد.
- ماریا می گوید که کلاً ده عمو دارد.
- چند تا دایی داری؟
- جان اف کندی عموی مادر ماریا شرایور بود. (او یک شخصیت تلویزیونی است که با آرنولد شوارتزنگر ازدواج کرده و طلاق گرفته است.)
چند راه دیگر وجود دارد که از طریق آنها کلمه “uncle” را در انگلیسی آمریکایی می شنوید:
- Every year in April, American taxpayers have to figure out how much they owe to Uncle Sam. (Uncle Sam = the U.S. government)
- A large boy on the playground was hitting the other children until they cried “uncle.” (To “cry uncle” or “say uncle” is to admit defeat.)
- The bully made the boy say “uncle.”
- هر سال در ماه آوریل، مالیات دهندگان آمریکایی باید بفهمند که چقدر به عمو سام بدهی دارند. (Uncle Sam= دولت ایالات متحده)
- پسر بزرگی در زمین بازی بچه های دیگر را می زد تا اینکه فریاد زدند «عمو». («to cry uncle» یا «دایی گفتن» به معنای اعتراف به شکست است.)
- قلدر پسر را مجبور کرد که بگوید “عمو”.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.



