بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Understand به فارسی با مثالهای کاربردی
شخصی که چیزی understand “می فهمد” معنی یا ارزش خود را آموخته است. این کلمه شبیه کلمه “comprehend” است.
ساده | گذشته | فعل ماضی |
understand
فهمیدن |
understood
درک کرد |
understood
درک کردفه |
وقتی فردی در درک چیزی مشکل دارد، اغلب نظراتی مانند این را می شنوید:
- She doesn’t understand what the teacher said.
- The students are trying to understand the lesson.
- Mario didn’t understand what he read.
- I’m afraid I don’t understand.
- This is difficult to understand.
- Reba failed to understand the meaning.
- The contract was not completely understood.
- او نمی فهمد معلم چه گفته است.
- دانش آموزان سعی می کنند درس را بفهمند.
- ماریو نفهمید چه خواند.
- میترسم نفهمم
- درک این امر دشوار است.
- ربا نتوانست معنی را بفهمد.
- قرارداد به طور کامل درک نشد.
این کلمه برای بیان ناامیدی نیز استفاده می شود:
- I don’t understand why this toaster isn’t working.
- It’s hard to understand why you did that.
- Tina fails to understand her children.
- Bob doesn’t understand why his girlfriend is so upset.
- I don’t understand why you are so angry at me.
- I’m sorry I’m not making myself understood. (This is kind of an expression. It means that there’s some failure in communication.)
- Jorge doesn’t understand women.
- I don’t understand you.
- من نمی فهمم چرا این توستر کار نمی کند.
- درک اینکه چرا این کار را کردی سخت است.
- تینا نمی تواند فرزندانش را درک کند.
- باب نمی فهمد چرا دوست دخترش اینقدر ناراحت است.
- نمیفهمم چرا اینقدر از دست من عصبانی هستی
- متاسفم که خودم را درک نمی کنم. (این یک نوع بیان است. به این معنی است که در برقراری ارتباط مشکلی وجود دارد.)
- خورخه زنان را درک نمی کند.
- من شما را درک نمی کنم
زمانی که یک فرد understand، این نوع عبارات نسبتاً رایج هستند:
- I finally understand.
- He’s beginning to understand.
- She understands what you are saying.
- They understand the lesson.
- Our responsibilities are understood.
- It’s understood that everyone will keep quiet about this situation.
- بالاخره فهمیدم
- او شروع به درک می کند
- اون میفهمه چی میگی
- درس را می فهمند.
- مسئولیت های ما قابل درک است.
- قابل درک است که همه در مورد این وضعیت سکوت خواهند کرد.
توجه داشته باشید که این فعل در اشکال استمراری استفاده نمی شود. اگر یک “ing” در انتهای کلمه “understand” شنیدید، به عنوان یک اسم استفاده می شود:
- They have a mutual understanding. (They have an agreement.)
- My understanding was that the delivery would be made at 2:00, but now it’s 4:00.
- Her understanding of English is limited.
- He has a good understanding of why he’s being punished.
- Understanding how people think will make it easier to get along with them.
- Understanding and respecting other cultures and languages will lead to a more peaceful world.
- آنها درک متقابل دارند. (آنها توافقنامه دارند.)
- درک من این بود که تحویل ساعت 2:00 انجام می شود، اما اکنون ساعت 4:00 است.
- درک او از زبان انگلیسی محدود است.
- او به خوبی درک می کند که چرا تنبیه می شود.
- درک اینکه مردم چگونه فکر می کنند، کنار آمدن با آنها را آسان تر می کند.
- درک و احترام به فرهنگ ها و زبان های دیگر به جهانی آرام تر منجر می شود.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.